نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 584
كليت ارائه
اعمال هيچ عملى نه خير و نه شر نه كوچك و نه بزرگ حتى به سنگينى ذره استثناء
نمىشود، و نيز حال هر يك از صاحبان عمل خير و عمل شر را در يك جمله مستقل بيان
نموده، جمله را به عنوان يك ضابطه و قاعده كلى (كه مورد هيچ خصوصيتى ندارد) ذكر
مىفرمايد.
در
اينجا اين سؤال به ذهن مىرسد كه در آيات شريفه قرآن آياتى هست كه با اين ضابطه
كلى سازگار نيست، از آن جمله آياتى كه دلالت دارد بر حبط و بىنتيجه شدن اعمال خير
به خاطر پارهاى عوامل، و آياتى كه دلالت دارد بر انتقال اعمال خير و شر اشخاص به
ديگران، مانند انتقال حسنات قاتل به مقتول، و گناهان مقتول به قاتل، و آياتى كه
دلالت دارد بر اينكه در بعضى توبهكاران گناه مبدل به ثواب مىشود، و آياتى ديگر
كه در بحث از اعمال در جلد دوم اين كتاب و نيز در تفسير آيه(لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ)[1]
گذشت.
جواب
از اين سؤال اين است كه آيات مذكور حاكم بر اين دو آيه است، و بين دليل حاكم و
محكوم منافاتى نيست، مثلا آياتى كه دلالت دارد بر حبط اعمال، شخص صاحب عمل خير را
از مصاديق كسانى مىكند كه عمل خير ندارند، و چنين كسى عمل خير ندارد تا به حكم آيه
مورد بحث آن را ببيند، و همچنين قاتلى كه نگذاشت مقتول زنده بماند و عمل خير انجام
دهد، اعمال خيرش را به مقتول مىدهند، و خودش عمل خيرى ندارد تا آن را ببيند، و
توبهكارى كه گناهش مبدل به حسنه مىشود، براى اين است كه گناه موافق ميل او
نبوده، عواملى خارجى باعث گناهكارى او شدند، و آن عوامل كار خير، موافق طبعشان
نيست، ولى چون مىخواستند در بين مردم نيكوكار و موحد باشند، و بلكه رئيس و رهبر
آنان باشند، لذا با زبان شكار حرف زدند، پس خوبيهاشان از خودشان نيست، لذا در
قيامت بديهاى توبهكاران را به آن عوامل مىدهند، و خوبيهاى آن عوامل را به
توبهكاران، در نتيجه توبهكاران گناهى ندارند تا به حكم آيه مورد بحث در قيامت آن
را ببينند، و نيز عوامل شر، كار خيرى ندارند، تا به حكم آيه مورد بحث آن را
ببينند- دقت فرماييد.
بحث
روايتى [رواياتى در ذيل آيات سوره زلزال راجع به وقايع قيامت: اخبار زمين، رؤيت
اعمال، و ...)]
در
الدر المنثور است كه ابن مردويه و بيهقى- در كتاب شعب الايمان- از انس بن