پس
معلوم شد آنچه همه روايات مختلفى كه از ائمه اهل بيت (ع) وارد شده در آن اتفاق
دارند اين است كه: شب قدر تا روز قيامت باقى است، و همهساله تكرار مىشود، و نيز
ليلة القدر شبى از شبهاى رمضان، و نيز يكى از سه شب نوزده و بيست و يك و بيست و سه
است.
و
اما از طرق اهل سنت روايات به طور عجيبى اختلاف دارند كه به هيچ وجه نمىشود بين
آنها را جمع كرد، ولى معروف بين اهل سنت اين است كه شب بيست و هفتم است، و در آن
شب بوده كه قرآن نازل شده. از خوانندگان محترم هر كه بخواهد آن روايات را ببيند
بايد به تفسير الدر المنثور و ساير جوامع حديث مراجعه كند.
[روايتى
دال بر اينكه سوره قدر براى تسليت به رسول اللَّه 6
كه در رؤيا بنى اميه را بر منبر خود ديده بود نازل شده]
و
در الدر المنثور است كه خطيب از ابن مسيب روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 فرمود:
در خواب به من نشان دادند كه بنى اميه بر منبرم بالا مىروند، و اين معنا بر من
سخت گران آمد و خداى تعالى در اين مناسبت سوره(إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ) را نازل
كرد[4].
مؤلف:
نظير اين روايت را خطيب هم در تاريخ خود از ابن عباس آورده. و ترمذى و ابن جرير،
طبرانى، ابن مردويه و بيهقى هم روايتى در معناى آن از حسن بن على نقل كردهاند[5].
و در اين ميان روايات بسيارى در اين معنا از طرق شيعه از ائمه اهل بيت (ع) نقل
شده، و در آنها آمده كه خداى تعالى ليلة القدر را كه بهتر از هزار ماه سلطنت بنى
اميه است به عنوان تسليت به رسول خدا 6 عطا فرمود[6].