نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 534
و اگر ما
يسر بعد از عسر را حمل كنيم بر شوكت اسلام و رفعتش بعد از دوران سختى، و سوره را
هم از سورههاى مكى بگيريم، خيلى مورد اشكال واقع نمىشود.
[مفاد
تكرار جمله:(إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً) و چند
وجه در باره امر(فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ...) به
پيامبر 6]
(إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً) اين جمله تاكيد آيه قبل و تثبيت آن
است.
ولى
بعضى[1]
گفتهاند: جملهاى است استينافى و مفسرين[2]
گفتهاند: اين دو آيه دلالت دارد بر اينكه با يك عسر دو يسر هست، و اين گفتار ناشى
از يك قاعدهاى است كه مىگويد: كلمهاى كه الف و لام بر سر دارد و به اصطلاح
معرفه است، اگر در كلامى تكرار شود، منظور از آن همان كلمه اول است، و هر دو كلمه
يك چيز را مىرسانند، ولى اگر نكره باشد دومى معنا و منظورى غير منظور اولى را
افاده مىكند، مثلا اگر بگويى: اذا اكتسبت الدرهم- يا: درهما- فانفق
الدرهم معنايش اين است كه وقتى درهمى- يك درهم- كاسبى كردى، همان درهم را
خرج كن، و اما اگر بگويى اذا اكتسبت درهما فانفق درهما معنايش اين است
كه اگر درهمى را كسب كردى، درهمى را خرج كن، و در اين جمله منظور اين است كه درهمى
را خرج كن، ليكن اين قاعده كليت ندارد.
تنوينى
كه در كلمه يسرا است به قول بعضى[3]
براى بزرگداشت يسر است، و مىفهماند با هر عسر، يسرى گرانقدر مىآيد، ولى به نظر
ما تنوين تنويع است، و مىخواهد بفرمايد با هر دشوارى نوعى گشايش هست، و منظور از
كلمه مع- با واقع شدن يسر به دنبال عسر است، نه اينكه منظور از معيت
اين باشد كه يسر و عسر در زمان واحد تحقق مىيابد.
(فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ) اين آيه
خطاب به رسول خدا 6 است، و مطلبش به خاطر اينكه حرف فاء در آغازش
آمده نتيجهگيرى از بيان آيات قبل است، كه سخن از تحميل رسالت و دعوت بر آن جناب
داشت، و منتهاى خدا را بر او كه شرح صدرش داده، وزر را از او برداشت، و نامش را
بلند آوازه كرد، بر مىشمرد، و در آخر، همه اينها را از باب يسر بعد از عسر دانست.
و
بنا بر اين، معنايش اين مىشود: حال كه معلوم شد هر عسرى كه تصور شود بعدش