نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 474
دوم اينكه:
نعمت دادن خدا را بدان جهت كه نعمت او فضل و رحمت است اكرام و احترام خدا نسبت به
انسان است، (چون با نعمت دنيا است كه مىتوان بهترين آخرت را تحصيل كرد)، و معلوم
است كه اين نعمت تا زمانى احترام از ناحيه خدا است كه خود انسان آن را وسيله عذاب
دوزخ قرار ندهد.
سوم
اينكه: اين دو آيه با هم مىفهمانند كه انسان سعادت در زندگى را عبارت مىداند از
تنعم در دنيا و داشتن نعمتهاى فراوان، و ملاك داشتن كرامت در درگاه الهى را همين
داشتن نعمت فراوان مىداند، و بر عكس ملاك نداشتن قدر و منزلت در درگاه خدا را
نداشتن پول و ثروت مىپندارد، در حالى كه نه اولى ملاك احترام است و نه دومى ملاك
نداشتن حرمت است، بلكه ملاك در داشتن قدر و منزلت نزد خدا تقرب به خداى تعالى از
راه ايمان و عمل صالح است، حال چه اينكه آدمى دارا باشد و چه فقير، پس داشتن و
نداشتن مال هر دو امتحان است، مفسرين در معناى اين دو آيه وجوهى ديگر ذكر كردهاند
كه چون فايدهاى نداشت متعرضش نشديم.
(كَلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ
الْمِسْكِينِ) اصل تحاضون تتحاضون
است، كه به معناى تحريك و تشويق كردن يكديگر است، مىفرمايد: شما نه يتيم را احترام
مىكنيد، و نه يكديگر را بدادن صدقه بر مساكين تهى دست سفارش و تشويق مىكنيد، و
منشا اين رفتارتان مال دوستى است، كه در دو آيه بعد مىفرمايد:(وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا).
(وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا) كلمه
لم - با تشديد ميم- به معناى اين است كه: انسان سهم خودش و ديگران را به خود
اختصاص دهد، و خلاصه هر چه به دستش بيايد بخورد، چه پاك و مال حلال باشد و چه
خبيث، و آيه مورد بحث جمله(بَلْ لا تُكْرِمُونَ
الْيَتِيمَ) را تفسير مىكند، مىفرمايد دليل آن اين است كه مال يتيم هم اگر به
دستتان برسد مىخوريد.
(وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا) كلمه جم - با
تشديد جيم- به معناى بسيار و بزرگ از هر چيز است، و اين جمله آيه قبلى را كه
مىفرمود:(وَ لا تَحَاضُّونَ ...) تفسير
مىكند، مىفرمايد علت آن اين است كه مال را به مقدار بسيار زياد دوست مىداريد.
(كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا) كلمه
دك با تشديد كاف به معناى دق و كوبيدن سخت است، و مراد از ظرف
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 474