responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 462

بحث روايتى [ (رواياتى در ذيل آيات‌(عامِلَةٌ ناصِبَةٌ فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ) و در باره حساب اعمال)]

در مجمع البيان آمده كه ابو عبد اللَّه امام صادق (ع) فرمود: هر مسلمان ناصبى كه با على (ع) و دودمانش دشمنى مى‌ورزد، هر چند اهل عبادت و رياضت باشد، سرانجامش به اين آيه است كه مى‌فرمايد:(عامِلَةٌ ناصِبَةٌ تَصْلى‌ ناراً حامِيَةً)[1].

مؤلف: اين روايت را صاحب كتاب ثواب الاعمال هم با ذكر سند نقل كرده، به اين عبارت كه هر ناصبى هر چند اهل عبادت و رياضت باشد سرانجام به اين عاقبت مى‌رسد كه آيه‌(عامِلَةٌ ناصِبَةٌ تَصْلى‌ ناراً حامِيَةً) بيانگر آن است‌[2].

و در همان كتاب از ابن عباس روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: ضريع چيزى است كه در آتش دوزخ شبيه بخار كه از صمغ صبر تلخ‌تر، و از جيفه متعفن بدبوتر، و از آتش سوزنده‌تر است، و نام ضريع را خداى تعالى بر آن نهاده‌[3].

و در تفسير قمى در ذيل آيه‌(لا تَسْمَعُ فِيها لاغِيَةً) آمده كه امام فرمود: لاغيه به معناى شوخى و دروغ است. و در معناى جمله‌(لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ) فرمود يعنى تو نه حافظ ايشانى، و نه نويسنده اعمالشان‌[4].

و در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، احمد، عبد بن حميد، مسلم، ترمذى، نسايى، ابن ماجه، ابن جرير، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب الاسماء و الصفات از جابر روايت كرده‌اند كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: من مامور شدم به اينكه با مردم جنگ كنم تا بگويند لا اله الا اللَّه ، همين كه اين كلمه را گفتند از ناحيه من اموال و خونهايشان محفوظ و محترم خواهد بود، و من جز به حق نه مالى از ايشان مى‌ستانم و نه خونى مى‌ريزم، حال چه اينكه گفتن اين كلمه توأم با اعتقاد درونى باشد، و چه صرف لقلقه زبان، حساب اين معنا با خداست، آن گاه اين آيه را قرائت كردند:(فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ)[5].


[1] مجمع البيان، ج 10، ص 479.

[2] ثواب الاعمال، ص 247، ح 3.

[3] مجمع البيان، ج 10، ص 479.

[4] تفسير قمى، ج 2، ص 418 و 419.

[5] الدر المنثور، ج 6، ص 343.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 462
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست