responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 428

روزى كه نهفته‌هاى در باطن انسان ظاهر مى‌شود (9).

در آن روز انسان نه نيروى دفاعى دارد و نه ياورى (10).

سوگند به آسمان محل تحولات شگرف (11).

و سوگند به زمين پر شكاف (كه گياهان و چشمه‌سارها از آن سر بر مى‌آورند) (12).

(سوگند به اين دو كه) قرآن سخن جدا سازنده حق از باطل است (13).

نه سخن بيهوده و شوخى (14).

(پس) اين كفار (بدانند) كه اگر به نوعى عليه دعوت تو، كيد و حيله مى‌كنند (15).

من هم به نوعى عليه‌شان كيد و حيله مى‌كنم (16).

پس در هلاكت آنان عجله مكن چند صباحى منتظر باش و اندكى مهلتشان بده (17).

بيان آيات‌

در اين سوره مردم را به معاد انذار كرده، و استدلال كرده به اطلاق قدرت، و سخن را با تاكيد ايفاء نموده، و ضمنا به حقيقت آن روز اشاره مى‌كند و سوره را با تهديد كفار ختم مى‌نمايد، و اين سوره سياقى مكى دارد.

[معناى طارق و ثاقب ]

(وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ) ماده طرق در اصل- به طورى كه گفته‌اند-[1] به معناى زدن به شدت است، به طورى كه صدايش به گوشها برسد. و مطرقه- چكش را هم به همين جهت مطرقه مى‌گويند، و نيز اگر راه را طريق گفته‌اند باز به اين مناسبت است كه رونده با پا بدان مى‌كوبد و صداى پايش به گوشها مى‌رسد. ولى به تدريج در پيمودن طريق استعمال شده و در آن شايع گشت، و سپس اختصاص يافت به آمدن از سفر در هنگام شب، و اين نيز بدان مناسبت بود كه غالبا شخصى كه شبانه از راه مى‌رسد همه درها را بسته مى‌بيند، و ناگزير در را مى‌كوبد، و سپس استعمالش در هر چيزى كه شب ظاهر شود شايع گشت، مانند ستارگان كه در شب پيدا مى‌شوند، و در آيه همين معنا منظور است.

و كلمه ثقب در اصل به معناى دريدن بود، و بعدها به معناى هر چيز نورانى و روشنگر شد، به اين مناسبت كه چنين چيزى پرده ظلمت را با نور خود مى‌درد. و گاهى هم به‌


[1] روح المعانى، ج 30، ص 94.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 428
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست