responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 429

معناى بلندى و ارتفاع مى‌آيد، و از اين باب است كه مى‌گويند: ثقب الطائر يعنى پرنده اوج گرفت، به اين مناسبت كه با پرواز خود جو بالا را پاره مى‌كند.

پس اينكه فرمود:(وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ) سوگندى است به آسمان و به طارق، و آن گاه طارق را تفسير كرده به نجم، يعنى ستاره كه در شب طلوع مى‌كند. و جمله‌(وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ) امر آن را بزرگ داشته، مى‌فهماند كه به چيز بزرگى سوگند ياد كرده. و جمله‌(النَّجْمُ الثَّاقِبُ) بيان طارق است، و جمله در معناى جواب استفهام تقديرى است، گويا وقتى فرموده:

تو نمى‌دانى كه طارق چيست! شخصى پرسيده: چيست؟ فرموده:(النَّجْمُ الثَّاقِبُ).

[مراد از اينكه فرمود: هيچ نفسى نيست جز اينكه بر آن حافظى است ]

(إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ) اين جمله جواب قسم است، و كلمه لما در آن به معناى الا است، و معناى آيه اين است كه: هيچ نفسى نيست الا اينكه نگهبانى بر او موكل است. و مراد از موكل شدن نگهبانى براى حفظ نفس، اين است كه فرشتگانى اعمال خوب و بد هر كسى را مى‌نويسند، و به همان نيت و نحوه‌اى كه صادر شده مى‌نويسند، تا بر طبق آن در قيامت حساب و جزا داده بشوند، پس منظور از حافظ ، فرشته، و منظور از محفوظ عمل آدمى است، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:(وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ كِراماً كاتِبِينَ يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ)[1].

و بعيد نيست كه مراد از حفظ نفس، حفظ خود نفس و اعمال آن باشد، و منظور از حافظ، جنس آن بوده باشد، كه در اين صورت چنين افاده مى‌كند كه جانهاى انسانها بعد از مردن نيز محفوظ است، و با مردن نابود و فاسد نمى‌شود، تا روزى كه خداى سبحان بدنها را دوباره زنده كند، در آن روز جانها به كالبدها برگشته دوباره انسان بعينه و شخصه همان انسان دنيا خواهد شد، آن گاه طبق آنچه اعمالش اقتضا دارد جزا داده خواهد شد، چون اعمال او نيز نزد خدا محفوظ است، چه خيرش و چه شرش.

بسيارى از آيات قرآن كه دلالت بر حفظ اشيا دارد اين نظريه را تاييد مى‌كند، مانند آيه‌(قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ)[2]، و آيه‌(اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضى‌ عَلَيْهَا الْمَوْتَ)[3].


[1] و به درستى بر هر يك از شما حافظانى موكلند، حافظانى بزرگوار و نويسنده، آنچه شما انجام دهيد مى‌دانند. سوره انفطار، آيه 12.

[2] بگو ملك الموتى كه موكل بر شما است شما را تحويل مى‌گيرد. سوره الم سجده، آيه 11.

[3] خداست كه جانها را در حين مرگش مى‌گيرد، و نيز جانهايى را كه هنوز نمرده و به خواب مى‌رود مى‌گيرد، اگر اجلش رسيده باشد ديگر به بدنش بر نمى‌گرداند، و نزد خود نگه مى‌دارد. سوره زمر،

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 429
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست