نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 426
روايات
ديگرى نيز هست كه از محل وقوع اين داستان ساكت است.
و
در تفسير قمى در ذيل آيه(بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ
فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ) آمده كه: لوح محفوظ دو طرف دارد، يك
طرفش بر سمت راست عرش بر پيشانى اسرافيل است كه هر وقت خداى تعالى سخن از وحى
مىكند لوح به پيشانى اسرافيل مىزند، و اسرافيل در لوح نظر مىكند، و آنچه را در
لوح مىبيند به جبرئيل وحى مىكند[1].
و
در الدر المنثور است كه ابو الشيخ و ابن مردويه از ابن عباس روايت كردهاند كه
گفت: رسول خدا 6 فرمود خداى تعالى لوحى از در سفيد خلق كرد كه دو جلد آن از
زبرجد سبز است، و خطوط آن از نور است كه روزى سيصد و شصت بار بدان توجه مىكند، و
با آن لحظهها، زنده مىكند، مىميراند، خلق مىكند، رزق مىدهد، عزيز مىكند،
ذليل مىسازد، و هر چه مىخواهد مىكند[2].
مؤلف:
روايات در صفت لوح بسيار زياد و مختلف است كه در باره همه آنها بايد دانست كه جنبه
تمثيل دارد، يعنى امور معنوى را با لسان مادى مجسم ساختهاند.