نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 380
در آيه
شريفه در مقابل كيل، وزن را آورد، ولى در مقابل اكتيال اءتزان را
نياورد، بعضى[1] در سبب
آن گفتهاند: براى اين بوده كه مطففين، معاملهگرانى بودند كه اغلب حبوبات و
سبزيجات و متاعهاى ديگر را كلى مىخريدند و خرده خرده به تدريج مىفروختند، و عادت
در بيشتر اين اجناس اين است كه با كيل سنجيده شود نه به وزن، بدين جهت تنها اكتيال
را ذكر كرد، و از اءتزان نام نبرد چون اساس آيه بر غالب است.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند اگر نامى از اءتزان نياورد براى اين بود كه كيل و وزن
هر دو وسيله خريد و فروش است، آوردن يكى از آنها دلالت بر ديگرى هم دارد.
ولى
اين توجيه درست نيست، براى اينكه اين حرف در كلمه كيل هم مىآيد چرا
در برابر كيل وزن را ذكر كرد، ولى در برابر اكتيال اءتزان را ذكر نكرد؟ پس اين وجه
خالى از تحكم نيست.
بعضى[3]
ديگر گفتهاند: اين دو آيه عادت و رسم كسانى را حكايت مىكند كه سوره درباره آنان
نازل شده، مردمى كه تنها با كيل مىخريدند، ولى در هنگام فروش بعضى كالاها را كيل
و بعضى را وزن مىكردند.
اين
وجه نيز ادعايى بدون دليل است.
بعضى[4]
ديگر در توجيه ذكر اكتيال و عدم ذكر اءتزان وجوهى ديگر آوردهاند كه خالى از ضعف
نيست.
[احتمال
بر انگيخته شدن بعد از مرگ براى اجتناب از محرمات كافى است]
(أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ)
استفهام در اين آيه انكارى، و براى برانگيختن تعجب شنونده است، و كلمه ظن
در آن به همان معناى معروف است. و كلمه اولئك اشاره به مطففين است، و
اگر براى اشاره به آنان اين كلمه را كه مخصوص اشاره به دور است برگزيد، براى اين
بود كه بفهماند كمفروشان از رحمت خدا دورند. و منظور از يوم عظيم ،
روز قيامت است كه در آن به عملشان كيفر داده مىشوند.
و
اگر اكتفاء كرد به ظن و گمان به مساله قيامت و حساب، با اينكه اعتقاد به معاد بايد
علمى و يقينى باشد، براى اشاره به اين حقيقت است كه در اجتناب از كمفروشى احتمال
خطر و ضرر آخرتى هم كافى است، اگر كسى يقين به قيامت نداشته