نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 373
مخلد
نمىشوند. و اگر كلمه نعيم و جحيم را نكره آورده- بطورى
كه گفته شده[1]- براى
اين بوده كه بفهماند عظمت آن نعمت و هول و هراس آن دوزخ چيزى نيست كه بتوان به آن
پى برد.
(يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ) ضمير ها به جحيم بر
مىگردد، مىفرمايد فجار در روز جزا براى ابد ملازم دوزخند، و از آن جدا شدنى
نيستند.
(وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ) اين آيه عطف تفسيرى است بر آيه قبل
و همان مفاد را تاكيد مىكند، و خلاصه مجددا مىفرمايد اهل دوزخ از دوزخ غايب
نمىشوند، و منظور اين است كه از آن بيرون نمىآيند، پس آيه مورد بحث در معناى
آيه(وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنَ النَّارِ)[2]
است.
(وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ) اين جمله روز جزا را بزرگ و
هولانگيز معرفى مىكند، و معنايش اين است كه: تو نمىتوانى به حقيقت يوم الدين
احاطه پيدا كنى. و اين كنايه است از عظمت، و اينكه يوم الدين بالاتر از آن است كه
قالب الفاظ بتواند آن را آن طور كه هست در خود بگنجاند، در اين جمله مىتوانست به
آوردن ضمير اكتفاء كند، ولى نكرده، و مجددا كلمه يوم الدين را آورد تا
بزرگى آن روز را تاكيد كند.
(ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ) تكرار جمله
نيز براى تاكيد مطلب است.
(يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ)
كلمه يوم ظرفى است كه به تقدير اذكر و يا نظير آن منصوب
شده، يعنى به ياد آر روزى را كه هيچ كس براى كسى مالك چيزى نيست، و اين آيه علاوه
بر آنچه در آيه قبل بود بيان اجمالى ديگرى است براى حقيقت يوم الدين.
[در
قيامت رابطه تاثير و تاثر اسباب عادى از بين مىرود]
توضيح
اينكه: رابطه تاثير از ناحيه اسباب ظاهرى، و تاثر از ناحيه مسببات آن در روز قيامت
منقطع است، هم چنان كه در جاى ديگر بدان تصريح نموده، مىفرمايد(وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ)[3]، و
نيز فرموده:(وَ لَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ
أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً)[4]،
پس