نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 352
است، بطورى
كه زبانه بكشد.
(وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ) مصدر ازلاف كه فعل
مجهول ازلفت از آن گرفته شده، به معناى نزديك آوردن است، منظور اين
است كه در قيامت بهشت را به اهل آن نزديك مىكنند تا داخلش شوند.
(عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ) اين جمله جواب كلمه اذا
است، كه در دوازده آيه تكرار شده بود، و منظور از كلمه نفس جنس آدميان
است، و مراد از جمله(ما أَحْضَرَتْ)
اعمالى است كه هر فردى در دنيا انجام داده، وقتى گفته مىشود: احضرت
الشيء معنايش اين است كه: من آن چيز را حاضر يافتم، هم چنان كه وقتى گفته
مىشود: احمدت الشيء معنايش اين است كه من آن چيز را محمود و پسنديده
يافتم.
بنا
بر اين، آيه مورد بحث در معناى آيه زير است كه مىفرمايد:(يَوْمَ
تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ
سُوءٍ)[1].
بحث
روايتى [ (رواياتى در معناى آيات گذشته)]
در
تفسير قمى در ذيل آيه(إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ)
فرموده: يعنى خورشيد سياه و تاريك مىشود، و در معناى آيه(وَ
إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ) فرموده: يعنى نورش از بين مىرود، و
در(وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ) فرموده:
حركت مىكند اين همان است كه در آيه (تَحْسَبُها جامِدَةً وَ
هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ)- كوهها را جامد مىپندارى و حال
آنكه مانند ابرها در حركتند فرمود. و در آيه (وَ إِذَا
الْعِشارُ عُطِّلَتْ) فرموده اشتران وقتى كه همه خلق مردند
بىصاحب مىمانند، كسى نيست شير آنها را بدوشد، و در جمله(وَ
إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ) فرمود: درياهايى كه پيرامون كره
زمين هستند همه آتش مىشوند، و در جمله(وَ إِذَا النُّفُوسُ
زُوِّجَتْ) فرمود: يعنى با حور العين تزويج مىكنند[2].
و
نيز در آن كتاب در روايت ابى الجارود از امام باقر (ع) آمده كه در معناى آيه(وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ) فرموده: اما اهل بهشت با خيرات حسان
(حور العين) ازدواج مىكنند، و اما اهل دوزخ، بايد دانست كه با هر انسانى از
دوزخيان شيطانى است، يعنى هر
[1] روزى كه هر نفسى آنچه را كه از خير و شر كرده حاضر مىيابد.
سوره آل عمران، آيه 30.