responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 329

(ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ)[1] و در اينكه مشتمل بر مطالب متناقض نيست فرموده:(وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً)[2].

[اشاره به اينكه ملائكه‌اى مخصوص، سفراى وحى و- تحت امر جبرئيل- متصدى حمل و ابلاغ آن به پيامبران بوده‌اند]

(بِأَيْدِي سَفَرَةٍ كِرامٍ بَرَرَةٍ) اين دو جمله دو صفت بعد از صفت هستند براى صحف، و كلمه سفرة جمع سفير است، و سفير به معناى رسول است، و كلمه كرام صفت آن رسولان است، به اعتبار ذاتشان و بررة صفت ايشان است به اعتبار عملشان، مى‌فرمايد: ذاتا افرادى بزرگوارند، و از نظر عمل داراى احسانند.

و معناى اين چند آيه اين است كه: قرآن تذكره‌اى است كه در صحف متعددى نوشته شده بود صحفى معظم و رفيع القدر، و پاكيزه از هر پليدى و از هر باطل و لغو و شك و تناقض، و به دست سفيرانى نوشته شده كه ذاتا نزد پروردگارشان بزرگوار، و در عمل هم نيكوكارند.

و از اين آيات بر مى‌آيد كه براى وحى، ملائكه مخصوصى است، كه متصدى حمل صحف آن و نيز رساندن آن به پيامبرانند، پس مى‌توان گفت اين ملائكه اعوان و ياران جبرئيلند، و تحت أمر او كار مى‌كنند، و اگر نسبت القاى وحى را به ايشان داده، منافات ندارد با اينكه در جاى ديگر آن را به جبرئيل نسبت دهد، و بفرمايد:(نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى‌ قَلْبِكَ)[3]، و در جاى ديگر در تعريف جبرئيل بفرمايد:(إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ)[4]، بلكه همين آيه مؤيد مطلب ما است، كه مى‌فرمايد دستوراتش مطاع است، معلوم مى‌شود جبرئيل براى رساندن وحى به انبياء، كاركنانى از ملائكه تحت فرمان دارد، پس وحى رساندن آن ملائكه هم وحى رساندن جبرئيل است، هم چنان كه عمل جبرئيل و اعوانش روى هم فعل خداى تعالى نيز هست، و اين انتساب وحى به چند مقام نظير مساله توفى و قبض ارواح است، كه يك جا به اعوان ملك الموت نسبت داده، و يك جا به خود او، و يك جا به خود خداى تعالى كه بحث آن مكرر گذشت.

ولى بعضى‌[5] از مفسرين گفته‌اند: مراد از كلمه سفرة نويسندگان از ملائكه‌اند.


[1] اين كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد. سوره بقره، آيه 2.

[2] اگر( قرآن) از ناحيه غير خدا بود اختلافات فراوانى در آن مى‌يافتند. سوره نساء، آيه 82.

[3] روح الامين، آن را بر قلب تو نازل كرد. سوره شعراء، آيه 194.

[4] اين قرآن قول رسولى كريم است، و داراى قوتى است كه نزد صاحب عرش مكانتى دارد، و دستوراتش مطاع و در آنجا امين خوانده مى‌شود. سوره تكوير، آيه 21.

[5] تفسير روح المعانى، ج 30، ص 42.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 329
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست