نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 327
چه
چيز و چه مسئوليت و ضررى متوجه تو مىشود اگر او نخواهد خود را از كفر و فجور پاك
كند؟ تو يك رسول بيشتر نيستى، و جز ابلاغ رسالت مسئوليتى ندارى .
بعضى[1]
ديگر گفتهاند: كلمه ما به معناى لا ى نافيه است، و
معنايش اين است كه: از عدم تزكيه او از كفر و فجور باكى به خود راه
نمىدهى ، و اين معنا با سياق عتابى كه قبل از اين آيه و قبل از قبل اين آيه
بود سازگارتر است.
(وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى وَ هُوَ يَخْشى فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى)
كلمه سعى به معناى سرعت در دويدن است، پس معناى آيه به حسب آنچه مقام
دست مىدهد اين است كه: آن كس كه به شتاب نزدت مىآيد تا بوسيله معارف دين و
مواعظى كه از تو مىشنود خود را پاك كند،(وَ هُوَ
يَخْشى) در حالى كه از خدا مىترسد، و خشيت خود آيت و نشانه آن است كه او
بوسيله قرآن متذكر شده است، هم چنان كه فرمود:(ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ
يَخْشى)[2]، و
نيز فرموده:(سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشى)[3].
(فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى)- اصل كلمه تلهى
تتلهى بوده، يعنى خود را بكار ديگر مىزنى، و از چنين مردى كه آمده كه به
راستى خود را اصلاح كند غافل مىمانى، و اگر ضمير انت را در اين آيه و
در آيه(فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى) و
ضمير له و عنه را در آن دو مقدم بر فعل آورده، همه براى
تاكيد در عتاب و تنبيه است.
(كَلَّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ) كلمه
كلا باز داشتن از همان عملى است كه به خاطر آن عتابش فرمود يعنى عبوس كردن
قيافه و روىگردانى از كسى كه از خدا مىترسد، و مشغول شدن و پرداختن به كسى است
كه خود را بىنياز مىداند.
و
ضمير در جمله(إِنَّها تَذْكِرَةٌ) به آيات
قرآنى و يا به قرآن بر مىگردد، و اگر آن را مؤنث آورده براى اين بود كه خبر
آن تذكرة مؤنث بوده، و معناى آن اين است كه: آيات قرآنى- و يا قرآن-
تذكره است، يعنى موعظهاى است كه هر پند پذيرى از آن متعظ مىشود، و يا تذكر
دهندهاى است كه اعتقاد حق و عمل حق را تذكر مىدهد.
(فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ)- اين قسمت، جملهاى معترضه است، و
ضمير به قرآن و يا آنچه كه