نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 286
مىشوند، و
جمله(كَواعِبَ
أَتْراباً) به معناى
كنيزانى شبيه به هم است، كه در خدمت اهل بهشتند، و در روايت ابى الجارود از امام
باقر (ع) در معناى جمله(إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً)
آمده كه امام فرمود: متقين كراماتى دارند، و در معناى(كَواعِبَ أَتْراباً) فرمود: يعنى دختر نورس[1].
و
در الدر المنثور است كه ابن ابى حاتم، و ابو الشيخ (در كتاب العظمة) و ابن مردويه،
از ابن عباس روايت كردهاند كه گفت رسول خدا 6 فرمود:
روح،
لشكرى است از لشكريان خدا، كه از ملائكه نيستند، و داراى سر و دست و پايند، آن گاه
اين آيه را خواندند(يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ
صَفًّا) و سپس فرمود: اينها لشكريانى، و اينها لشكريانى ديگر هستند[2].
مؤلف:
اين روايت در ذيل آيات كه مشتمل بر مساله روح است، از ائمه اهل بيت (ع) نقل شد، و
در آن آمده بود كه روح خلقى است از جبرئيل و ميكائيل عظيمتر، و ما اين روايت را
كه از على (ع) هم نقل شده بود آورديم، و در آن آمده بود كه روح غير ملائكه است، و
استدلال شده بود به آيه شريفه(يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ
بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ ...)[3].
بله،
در روايت قمى كه از حمران نقل كرده آمده كه روح فرشتهاى است بزرگتر از جبرئيل و
ميكائيل، و او همواره با رسول خدا 6 و با ائمه (ع) بوده و هست، و شايد مراد از
فرشته مطلق موجود آسمانى بوده. و يا اين قسمت اضافهاى است كه بعضى از راويان به
توهم خود و در نقل به معناى حديث آوردهاند، دليلى هم نداريم كه موجودات امرى و
آسمانى منحصر در فرشتگان باشد، بلكه دليل بر خلاف آن داريم، هم چنان كه از كلام
خداى تعالى با ابليس وقتى كه از سجود بر آدم امتناع ورزيد، و ملائكه براى او سجده
كردند استفاده مىشود، در آن كلام فرموده:(يا إِبْلِيسُ ما
مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ
الْعالِينَ)[4]،
كه توضيحش در تفسير همين آيه گذشت.
و
در اصول كافى به سند خود از محمد بن فضيل از ابى الحسن ماضى (ع)
[4] اى ابليس چه مانعى تو را بازداشت از اينكه براى كسى سجده كنى
كه من با دو دست خود آفريدم، آيا استكبار ورزيدى، و يا آنكه راستى از عاليان
بودى؟!. سوره ص، آيه 75.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 286