نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 284
[بيان]
(ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ) كلمه ذلك اشاره است
به يوم الفصل كه در اين سوره ذكر شد، و در ضمن آياتى توصيف گرديد، و
اين جمله در حقيقت خاتمه كلام و معطوف به ابتداى سوره و مطالب بعد از آن است و آيه
بعدى كه مىفرمايد:(فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ
مَآباً ...) تفريع بيشترى از بيان سابق است.
و
اگر اشاره را با لفظ ذلك آورد كه مخصوص اشاره به دور است، براى اين
بوده كه به عظمت مساله دلالت كند، و مراد از حق بودن آن روز ثبوت حتمى
و رانده شدن قضاى آن، و تخلفناپذيرى وقوع آن است.
(فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ مَآباً) يعنى هر كس
بخواهد مىتواند به سوى پروردگار خود مرجعى بگيرد، كه به وسيله آن به ثواب متقين
برسد، و از عذاب طاغيان نجات يابد، و اين جمله همانطور كه اشاره كرديم تفريعى است
بر اخبارى كه در سابق از يوم الفصل داده و بر آن احتجاج نموده و آن را توصيف كرده
بود، و معنايش اين است كه حال كه وضع بدين منوال است پس هر كس بخواهد مىتواند به
سوى پروردگارش برگردد.
(إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِيباً ...) مراد از
اين عذاب عذاب آخرت است، و نزديك بودن آن به اعتبار حق بودن، و بدون
شك، حق بودن، وقوع آن است چون هر چه آمدنى باشد نزديك است.
علاوه
بر اين، وقتى قيامت عبارت باشد از تجسم اعمال آدمى، و جزا ديدن انسان در برابر
اعمال، اين اعمال همواره با آدمى هست، و از هر چيز ديگرى به انسان نزديكتر است.
(يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ)- يعنى روزى
كه انسان منتظر ديدن جزاى اعمالى است كه در زندگى دنيا انجام داده، و از پيش
فرستاده است. بعضى[1] گفتهاند.
معنايش اين است كه در آن روز انسان به اعمال خود نظر مىكند، چون همه اعمال خود را
نزد خود حاضر مىبيند هم چنان كه در جاى ديگر همين مطلب را خاطر نشان نموده،
فرموده است:(يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ
مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ)[2].
(وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً)- يعنى كافر
در آن روز از شدت آن روز آرزو