نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 281
(إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ
قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)[1] چون در اين آيه داستان عيسى را تشبيه كرده به
داستان پيدايش آدم.
و
خداى تعالى هر چند اين كلمه را در اغلب موارد كلامش با اضافه و قيد ذكر كرده، مثلا
فرموده:(وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي)[2]، و
يا فرمود:(وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ)[3]، و
يا فرموده:(فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا)[4]، و
يا فرموده:(وَ رُوحٌ مِنْهُ)[5]، و
يا فرموده:(وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ)[6]، و
آياتى ديگر (كه در آنها تعبير كرده به روحم ، روح
خود ، روحمان ، روحى از او ، روح القدس و
غيره).
ليكن
در بعضى از موارد هم بدون قيد ذكر كرده، مثلا فرموده:(تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ
أَمْرٍ)[7]،
كه از ظاهر آن بر مىآيد روح موجودى مستقل و مخلوقى آسمانى و غير ملائكه است. و
نظير اين آيه به وجهى آيه زير است كه مىفرمايد:(تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ
خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ)[8].
و
اما روحى كه متعلق به انسان مىشود از آن تعبير كرده به من روحى- از روح
خودم و يا من روحه- از روح خودش ، و در اين تعبير كلمه
من را آورده كه بر مبدئيت دلالت دارد، و نيز از تعلق آن به بدن انسان تعبير
به نفخ كرده، و از روحى كه مخصوص به مؤمنينش كرده به مثل آيه(وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ)[9] و
يا تعبير نموده و در آن حرف باء را بكار برده كه بر سببيت دلالت دارد،
و روح را تاييد و تقويت خوانده، و از روحى كه خاص انبيايش كرده به مثل جمله(وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ)[10]،
تعبير نموده، روح را به كلمه قدس
[1] مثل عيسى در نزد خدا، همچون مثل آدم است كه او را از خاك
آفريد و سپس به او فرمود موجود باش او هم فورا موجود شد. سوره آل عمران، آيه 59.