نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 251
و نيز
مىفرمايد:(اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ)[1].
پس
اينكه فرمود:(كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلًا): بخوريد، و
در اندك زمانى تمتع ببريد، و يا تمتعى اندك ببريد، در حقيقت مىخواهد ايشان را
مايوس كند از اينكه با خوردن و تمتع بردن بتوانند عذاب را از خود دفع كنند، وقتى نمىتوانند
جلو عذاب را بگيرند، هر چه دلشان مىخواهد از متاع قليل دنيا بخورند.
و
اگر در اين زمينه خصوص خوردن و تمتع را يادآور شد، براى اين بود كه منكرين معاد
براى سعادت معنايى جز سعادت دنيا قائل نيستند، و براى سعادت دنيا هم معنايى جز
خوردن و شهوترانى كردن نمىفهمند، عينا مانند يك حيوان بىزبان، كه قرآن كريم
ايشان را به آن تشبيه نموده مىفرمايد:(وَ الَّذِينَ
كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ
مَثْوىً لَهُمْ)[2].
و
جمله(إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ)، علت مطالب
ما قبل را بيان مىكند، كه در آن امر مىكرد به اينكه بخوريد و تمتع ببريد كه از
آن سودى نخواهيد برد، براى اينكه شما با تكذيب يوم الفصل، و تكذيب كيفر
تكذيبگران، مجرم شديد، و جزاى مجرم خواه ناخواه آتش است.
[مقصود
از ركوع در آيه:(وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ)
و وجه اتصال اين آيه با آيات قبل]
(وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ) مراد
از ركوع - به طورى كه ديگران هم گفتهاند[3]-
نماز خواندن است، و شايد به اعتبار آن باشد كه نماز مشتمل بر ركوع است.
بعضى[4]
هم گفتهاند: مراد از ركوعى كه در اين آيه به آن امر فرموده، مطلق خشوع و خضوع و
تواضع براى خداى تعالى است، به اينكه دعوتش را بپذيرند، و كلامش را قبول نموده،
دينش را پيروى نمايند، و خلاصه بندگيش كنند.
بعضى[5]
ديگر گفتهاند: مراد از اين ركوع همان سجدهاى است كه در قيامت مامور بدان
مىشوند، ولى نمىتوانند انجام دهند، كه قرآن در بارهاش فرموده:(وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ)[6]،
ليكن اين دو وجه خالى از بعد نيست.
[1] هر چه مىخواهيد بكنيد، كه او بدانچه مىكنيد بينا است. سوره
حمسجده، آيه 40.
[2] و كسانى كه كافر شدند تمتع مىبرند، و مىخورند آن چنان كه
چارپايان مىخورند، و آتش منزلگاه ايشان است. سوره محمد، آيه 12.