نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 25
(أُولئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ) كلمه اولئك اشاره است به المصلين ، و اگر
كلمه جنات را نكره و بدون الف و لام آورده براى بزرگداشت آن جنات است،
و جمله فى جنات خبر، و جمله مكرمون خبر بعد از خبر است، و
يا جمله فى جنات ظرف است براى مكرمون . بنا بر احتمال اول
معنا چنين مىشود: ايشان در بهشتهايند و محترمند ، و بنا بر احتمال
دوم چنين مىشود: ايشان در بهشتها محترمند .
بحث
روايتى [ (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته راجع به نماز، حق سائل و محروم، و ...)]
در
تفسير قمى در ذيل آيه(إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً)،
فرموده: شر عبارت است از فقر و فاقه، و خير در جمله(وَ
إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً) عبارت است از غنا و وسعت[1].
و
در روايت ابى الجارود از ابو جعفر (ع) آمده كه فرمود: سپس با جمله(إِلَّا الْمُصَلِّينَ) نمازگزاران را استثنا كرد و آنان را
به بهترين اعمالشان كه همان مداومت در نماز است ستود و فرمود:(الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ)،
مىفرمايد: وقتى نمازى مستحبى را بر خود واجب مىكنند، بر آن مداومت دارند[2].
مؤلف:
امام (ع) مساله نذر و واجب كردن نماز مستحبى بر خود را از اضافه صلاة
بر هم - نمازشان- استفاده كرده كه در سابق هم به اين نكته اشاره كرديم.
و
در كافى به سند خود از فضيل بن يسار روايت آورده كه گفت: از امام ابو جعفر (ع) از
كلام خداى عز و جل پرسيدم كه مىفرمايد:(وَ الَّذِينَ هُمْ
عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ)، فرمود: منظور نمازهاى واجب است.
عرضه داشتم: در آيه(الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ
دائِمُونَ) چطور؟ فرمود: نماز نافله است[3].
و
در مجمع البيان در ذيل آيه(وَ الَّذِينَ فِي
أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ) مىگويد: از ابو عبد اللَّه (ع)
روايت شده كه فرمود: حق معلوم زكات واجب نيست، بلكه آن مقدار صدقهاى است كه يا جمعه
به جمعه از مالت بيرون مىكنى، و يا همه روزه كه هر صاحب فضيلتى فضل خود را دارد.
آن
گاه مىگويد: و نيز از آن جناب روايت شده كه فرمود: وقتى در اموالت حق معلومى