نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 24
اعتقادى و
عملى است، كه خدا به عهده آنان گذاشته، در نتيجه آيه شريفه شامل همه حقوق چه حق
اللَّه و چه حق الناس مىشود، و اگر يكى از آن حقوق را تضييع كنند، به خداى تعالى
خيانت كردهاند.
بعضى[1]
ديگر گفتهاند: هر نعمتى كه خداى تعالى در اختيار بندهاش قرار داده، امانت خدا به
دست اوست، چه اعضاى بدنش، و چه چيزهاى ديگر، در نتيجه اگر كسى اين نعمتها را در
غير آن مواردى كه خدا براى آنها خلق كرده، و اجازه مصرف در آن را داده استعمال
كند، به خدا كه صاحب نعمت و امانت است خيانت كرده است.
و
ظاهرا مراد از كلمه عهد در آيه مورد بحث قراردادهاى زبانى و عملى است
كه انسان با غير مىبندد، كه فلان عمل را انجام و يا فلان امر را رعايت و حفظ كند،
و بدون مجوز آن قرارداد را نقض ننمايد. بعضى از مفسرين گفتهاند: مراد از عهد تنها
اين نيست، بلكه تمامى قرارهايى است كه انسان ملتزم به آن باشد، حتى ايمان بنده خدا
به خدا هم عهدى است كه او با پروردگارش بسته، و قرار گذاشته آنچه خدا تكليفش
مىكند اطاعت نمايد، پس اگر بندهاى به يكى از اوامر و يا نواهى خدا عمل نكند، و
خدا را در آن نافرمانى كند، عهد خدا را شكسته است.
(وَ الَّذِينَ هُمْ بِشَهاداتِهِمْ قائِمُونَ) معناى
شهادت معلوم و معروف است و قائم بودن به شهادت به معناى اين است كه از تحمل و اداى
آنچه تحمل كرده استنكاف نورزد، اولا وقتى او را شاهد مىگيرند شهادت را تحمل كند،
و ثانيا وقتى براى اداى شهادت دعوت مىشود استنكاف نورزد، و بدون هيچ كم و زيادى
آنچه ديده بگويد، و آيات قرآن در اين باره بسيار است.
(وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ) منظور
از محافظت بر صلاة اين است كه صفات كمال نماز را رعايت كند، و آن طور
كه شرع دستور داده نماز بخواند. بعضى[2] از مفسرين
گفتهاند: محافظت بر نماز، غير مداومت بر آن است، چون دوام مربوط به خود نماز و
نفس عمل است، و اما محافظت مربوط به كيفيت آن است، پس آيه(الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ) بعد از
آيه(الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ)
تكرار يك مطلب نيست.