responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 234

اينكه ظاهرا هيچ تناسبى ميان بادهاى متعاقب و ملائكه وحى نيست، تا در يك سياق كه سياق سوگند است بين آن دو جمع شود، و هر دو نوع سوگند در سلك واحدى قرار گيرند، و توجيهات مختلفى كه در اين باب كرده‌اند، معانى بعيدى است از ذهن، به طورى كه هيچ شنونده‌اى بدون توجه قبلى، به آن معانى منتقل نمى‌شود.

پس وجه صحيح همان است كه از اين سخنان كه بسيار هم زياد است صرفنظر كنيم، چون به هيچ وجه تحت ضابطه در نمى‌آيند، و بايد بگوييم در همه صفات پنجگانه ملائكه وحى منظورند نظير ساير سوگندهايى كه در ابتداى سوره صافات آمده، مى‌فرمايد:(وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا فَالزَّاجِراتِ زَجْراً فَالتَّالِياتِ ذِكْراً)[1]، و در معناى آن است آيه شريفه زير كه مى‌فرمايد:(عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‌ غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ)[2] كه ترجمه‌اش در اوائل كتاب در تفسير سوره جن گذشت.

[مراد از قسم‌(وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً)،(وَ النَّاشِراتِ نَشْراً) و سوگندهاى ديگر آغاز سوره مباركه مرسلات براى تاكيد وقوع قيامت‌]

پس جمله‌(وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً) سوگندى است از خداى تعالى به مرسلات. و كلمه عرف - به ضمه عين و سكون راء- به معناى دسته مويى است كه در گردن اسب مى‌باشد و هر امرى را كه به طور تعاقب و پشت سر هم واقع بشود به يال اسب تشبيه مى‌كنند، مثلا به عنوان استعاره گفته مى‌شود فلانى‌ها مثل يال اسب آمدند، يعنى پشت سرهم. و يا گفته مى‌شود:

جاءوا اليه عرفا واحدا- به يك يال نزدش آمدند ، يعنى زنجيروار و متصل به هم آمدند. كلمه عرف به معناى معروف از هر كار نيز مى‌آيد، چه كار نيك و چه كار زشت، و اين كلمه در آيه مورد بحث اگر به معناى اول گرفته شود حال، و معنايش چنين خواهد بود: سوگند به فرشتگان روانه شده، در حالى كه پشت سرهم مى‌آيند ، و اگر به معناى دوم گرفته شود مفعول له خواهد بود، و چنين معنا مى‌دهد: سوگند به فرشتگان كه به خاطر كارى خير و معروف روانه شده‌اند ، و كلمه ارسال در مقابل كلمه امساك است، اولى به معناى رها كردن، و دومى به معناى نگه داشتن است، و اگر مرسل‌ها را مؤنث آورد، و نفرمود:

و المرسلين عرفا ، براى اين اعتبار بوده كه فرشتگان جماعتى بودند، و يا به اعتبار آن روحى‌


[1] سوگند به آنها كه صف كشيده‌اند، همانها كه قويا نهى مى‌كنند و آنها كه پى در پى ذكر را تلاوت مى‌كنند. سوره صافات، آيات 1- 3.

[2] عالم الغيب او است و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى‌سازد. مگر رسولانى كه آنها را بر گزيده است و مراقبتى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‌دهد، تا بداند پيامبرانش رسالتهاى پروردگارشان را ابلاغ كرده‌اند. سوره جن، آيات 26- 28.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 234
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست