نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 186
شده، و بعضى
به آن اعتراض كردهاند كه چطور ناظره را به معناى منتظره گرفته، با اينكه انتظار
هيچ وقت با حرف الى متعدى نمىشود، بلكه خودش به خودى خود متعدى است؟
و صاحب مجمع پاسخ داده كه: ماده نظر به معناى انتظار مىآيد، و استشهاد كرده به
شعر شاعر كه گفته است:
و
در كشاف استعمال نظر در آيه را در معناى انتظار، استعمالى كفايى دانسته، و اين سخن
خوبى است[3].
و
در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، عبد بن حميد، ترمذى، ابن جرير، ابن منذر،
آجرى در كتاب شريعت ، دارقطنى در كتاب رؤيت ، حاكم، ابن
مردويه، لالكائى در كتاب السنة ، و بيهقى، از ابن عمر روايت كردهاند
كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: پستترين منازل بهشت منزل كسى است كه همه نظرش به بهشت
خود و همسران و نعيم و خدمتگزاران و ميز و صندلىهاى خويش است، كه به مسافت هزار
سال راه طول دارد، و گرامىترين اهل بهشت و محترمترين آنان نزد خدا كسى است كه
صبح و شام به روى خدا نظر مىكند.
آن
گاه آيه زير را تلاوت فرمود:(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ
ناضِرَةٌ)، يعنى صورتهايى كه در آن روز سفيد و با صفا است،(إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ) يعنى همه روزه به روى خدا نظر
مىكند[4].
مؤلف:
اين روايت با بيانى كه ما در تفسير آيه آورديم، قابل انطباق است، و با صرفنظر از
آن بيان، مىتوان بر رحمت و فضل و كرم و ساير صفات فعلى خدا حملش كرد، چون وجه هر
چيز آن جهتى است كه رو به غير خودش قرار دارد، و آن جهتى كه خداى تعالى با آن جهت
رو به خلق و خلق رو به او دارند، صفات كريمه اوست، پس نظر كردن به رحمت
[1] هر وقت از چون تو ملكى چشم احسان داشتم كه دريا به وسعت
سخايت نمىرسد، نعمتى جديد عايدم شد.
[2] من به خاطر آن وعدهاى كه دادهاى منتظر توام، آن طور كه يك
فقير منتظر توانگرى دست باز است.