responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 143

مضمون آيه‌(وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً ...) و در جمله (وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ) بى‌اطلاعى غير خداى تعالى را مقيد كرده به قيد جنود - كه به معناى گروه‌هاى فشرده و متراكمى است كه خداى تعالى براى اجراى اوامر خود خلقشان كرده- نه خصوص عده خازنان دوزخ، در نتيجه به اطلاقش مى‌فهماند كه علم به حقيقت آن جنود، و خصوصيات خلقتشان، و عده نفراتشان، و اعمالى كه انجام مى‌دهند، و دقائق حكمتى كه در همه اين امور نهفته است، مخصوص به خداى تعالى است، و احدى با خدا در آن شريك نيست، پس هيچ احدى نمى‌تواند عده آنان را اندك و يا زياد بشمارد، و يا در باره خصوصيات آنان با اينكه جاهل است طعنه‌اى بزند و اظهار نظرى كند.

(وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى‌ لِلْبَشَرِ)- ضمير هى به جمله‌(عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ) بر مى‌گردد، و اگر آن را مؤنث آورد و نفرمود هو براى اين بود كه خبر مؤنث است. و معناى جمله: اين است كه بشر هيچ راهى به علم و آگهى از جنود پروردگار تو ندارد، و اگر ما خود خبر داديم كه خازنان دوزخ نوزده نفرند، براى اين بود كه مايه تذكر آنان شود، و از آن انذار گيرند[1].

بعضى‌[2] گفته‌اند: ضمير هى به كلمه جنود و بعضى‌[3] ديگر گفته‌اند: به كلمه سقر و بعضى‌[4] گفته‌اند: به سوره ، و بعضى‌[5] گفته‌اند: به آتش دنيا ، بر مى‌گردد، كه وجه آخرى از همه بى‌پايه‌تر است. ناگفته نماند كه آيه مورد بحث دلالت دارد بر اينكه خطابهاى قرآنى متوجه به عموم بشر است.

بحث روايتى [ (رواياتى در باره آنچه وليد بن مغيره در باره قرآن گفت، و نزول آيات گذشته در باره او)]

در تفسير قمى در ذيل‌( فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ) ...(وَحِيداً ) آمده كه اين آيات در باره وليد بن مغيره پير مردى مجرب از هوشمندان عرب نازل شد، وى يكى از كسانى است كه به رسول خدا 6 استهزاء مى‌كرد.

رسول خدا 6 در حجر اسماعيل مى‌نشست و قرآن مى‌خواند،


[1] نه اينكه بر سر اين عدد قيل و قال راه بيندازند، و خلاصه قرآن كريم كتاب هدايت است، نه وسيله سرگرمى و بگو مگو- مترجم.

[2] تفسير قرطبى، ج 19، ص 83.

[3] روح المعانى، ج 29، ص 129.

[4] ( 4 و 5) مجمع البيان، ج 10، ص 131.

[5] ( 4 و 5) مجمع البيان، ج 10، ص 131.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 143
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست