نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 135
(وَ
بَنِينَ شُهُوداً) يعنى برايش
پسرانى قرار دادم حاضر كه آنها را پيش روى خود مىبيند كه مىخرامند و از آنان در
رسيدن به هدفهاى خود كمك مىگيرد، اين جمله عطف است بر كلمه مالا .
(وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيداً) كلمه تمهيد به معناى
تهيه است، كه به طور مجاز در مورد گستردگى مال و جاه و رو به راهى زندگى استعمال
مىشود.
(ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ كَلَّا إِنَّهُ كانَ لِآياتِنا عَنِيداً)
يعنى سپس همين شخص طمع دارد كه مال و فرزندانى را كه به او دادهام زيادتر كنم، و
زندگيش را بيش از پيش رو به راه سازم.
كلمه
كلا او را در اين طمع و توقع رد مىكند، و جمله(إِنَّهُ كانَ) علت اين ردع را بيان نموده مىفهماند براى اين
گفتيم كلا كه او به آيات ما عناد مىورزد. كلمه عنيد به
معناى معاندى است كه به عناد خود و آنچه دارد مباهات هم مىكند.
بعضى[1]
گفتهاند: وليد بن مغيره بعد از نزول اين آيات رفته رفته مال و اولاد خود را از
دست داد تا در آخر خودش هم هلاك شد.
(سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً) كلمه ارهاق كه
مصدر ارهق است به معناى فراگيرى به زور است و كلمه صعود به معناى
گردنه صعب العبور كوه است. در اين جمله جزاى سوء و عذاب تلخى را كه وى به زودى مىچشد
به گرفتار شدن در درهاى صعب العبور تشبيه شده.
[وصف
حال وليد بن مغيره و تكذيب نمودن او، و اخبار از در انداختنش به دوزخ]
تفكير كه مصدر فكر است به معناى انديشيدن است، و
تقدير كه مصدر قدر است به معناى اندازهگيرى و سنجيدن است،
و تقدير از روى تفكير به معناى آن است كه چند معنا و چند وصف را در
ذهن بچينى، يعنى آنها را در ذهن جابجا كنى، يكى را بگذارى و ديگرى را بردارى تا از
رديف شدن آنها غرض مطلوب خود را نتيجه بگيرى، وليد بن مغيره هم در اين انديشه بود
كه چيزى بگويد كه با آن گفته، دعوت اسلام را باطل كند، و مردم معاند مثل خودش آن
گفته را بپسندند، پيش خود فكر كرد آيا بگويد اين قرآن شعر است، يا بگويد كهانت و
جادوگرى است؟ آيا بگويد هذيان ناشى از جنون است، يا بگويد از