نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 124
تدثر مشتق شده، و معنايش پيچيدن جامه و پتو و امثال آن به خود در هنگام خواب
است، و خطاب در اين جمله به رسول خدا 6 است، كه در چنين حالى بوده، و لذا به
همان حالى كه داشته يعنى پتو به خود پيچيده مورد خطاب قرار گرفته، تا
ملاطفت را برساند، نظير جمله(يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ) كه اين انس و ملاطفت را مىرساند.
بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: مراد از تدثر جامه نبوت به تن پوشيدن آن جناب
است، نه جامه ظاهرى، و در حقيقت در اين تعبير نبوت تشبيه به لباس شده، كه صاحبش را
مىآرايد و زينت مىدهد.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: مراد از آن گوشهگيرى و غيبت آن جناب از انظار مردم است، چون در ايامى
كه مورد اين خطاب قرار مىگرفت در غار حرا زندگى مىكرد. بعضى[3]
ديگر گفتهاند: مراد از آن استراحت و فراغت است، گويا به آن جناب خطاب فرموده: هان
اى كسى كه فارغ و بىخيال استراحت كردهاى! زمان فراغت و راحت تمام شد، و اينك
زمان دشواريهاى تكاليف و رنج هدايت مردم رسيده است.
اينها
كه ذكر شد وجوهى است كه هر چند در جاى خود درست و بىاشكال است، اما آنچه از عبارت
مورد بحث به ذهن مىآيد همان معناى اول است.
(قُمْ فَأَنْذِرْ) ظاهرا مراد تنها اين است كه آن جناب را امر به
انذار كند، بدون اينكه نظرى داشته باشد به اينكه چه كسى را انذار كند، پس در حقيقت
معناى جمله اين است كه به وظيفه انذار قيام كن. ولى بعضى[4]
گفتهاند: (اين دستور به كسانى كه بايد انذار شوند نيز) نظر دارد، چيزى كه هست
مفعول جمله يعنى انذار شونده از كلام حذف شده، و تقدير كلام قم فانذر عشيرتك
الاقربين است، يعنى برخيز و خويشاوندان نزديكت را انذار كن، چون انذار در
ابتداى دعوت با همان نزديكان مناسبت دارد، هم چنان كه در سوره شعراء هم همين طور
آمده.
بعضى[5]
ديگر گفتهاند: انذار شونده كه مفعول جمله فانذر است و در كلام حذف
شده، عموم مردم است، چون در جاى ديگر فرموده:(وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ)[6].
در
مقام مورد بحث تنها انذار را آورد، و تبشير را ذكر نكرد، و نفرمود: قم فانذر
و