نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 111
(أَوْ زِدْ عَلَيْهِ)
به معناى كمتر از نصف و بيشتر از آن است[1].
[چند
روايت در باره مراد از ترتيل قرآن و آداب تلاوت قرآن]
و
در الدر المنثور است كه عسكرى در كتاب مواعظ از على (ع) روايت كرده كه فرمود: از
رسول خدا 6 پرسيدند معناى(وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ
تَرْتِيلًا) چيست؟ فرمود: حروفش را واضح بگويى، و چون خواندن شعر صداى خود را
ترجيع ندهى نه مانند بحر طويل يكسره باشد و نه مانند شعر پاره پاره، وقتى به
عجائبش برمىخورى در آنجا بايستى، (و با تكرار آن) دل را به حركت در آورى، و
زنهار! همتتان اين نباشد كه زودتر به آخر سوره برسيد[2].
مؤلف:
نظير اين معنا را كلينى در كافى به سند خود از عبد اللَّه بن سليمان از امام صادق
از على (ع) به اين عبارت نقل كرده كه فرمود: يعنى حروف آن را واضح بگوييد، و مانند
خواندن شعر، به صوت خود ترجيع ندهيد، و مانند ريگ، درهموبرهمش مكنيد، بلكه با
(تكرار) آياتش دلهاى مبتلا به قساوت را از قساوت تهى كنيد، و هم هيچ يك از شما اين
نباشد كه زودتر سوره را تمام كنيد[3].
و
در همان كتاب است كه ابن ابى شيبه از طاووس روايت كرده كه گفت: از رسول خدا 6
پرسيدند كداميك از مردم قرآن را بهتر مىخوانند؟ فرمود: آن كس كه وقتى تلاوتش را
مىشنوى احساس كنى كه او از خدا مىترسد[4].
و
در اصول كافى به سند خود از على بن ابى حمزه روايت كرده كه گفت: امام صادق (ع)
فرمود: قرآن نبايد به سرعت خوانده شود، بلكه بايد ترتيل شود، پس وقتى به آيهاى
برمىخورى كه در آن سخن از بهشت رفته، همانجا بايست و از خداى عز و جل درخواست
بهشت كن، و چون به آيه مربوط به دوزخ مىرسى از خدا بخواه تا از آتش پناهت دهد[5].
و در
مجمع البيان در معناى ترتيل از ابى بصير از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود:
ترتيل آن است كه در آن مكث كنى و صوتت را نيكو گردانى[6].