نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 100
مطابقت قلب
و زبان شديدتر، و سخنى استوارتر و صائبتر است، چون خداى تعالى شب را مايه آرامش
قرار داده، و نتيجه اين آرامش اين است كه خاطر انسان از شواغل معيشت فارغ، و دست
انسان از اسباب ظاهرى بريده است.
(إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلًا)-
كلمه سبح به معناى دويدن و تند راه رفتن در آب است، و سبح
طويل در روز كنايه از غور در مهمات زندگى و انواع زدوبندها در برآوردن حوائج
زندگى است. و معناى آيه اين است كه تو در روز مشاغل بسيار دارى كه همه وقتت را فرا
گرفته، فراغتى برايت باقى نمىگذارد تا در آن با توجه تام متوجه درگاه پروردگارت
باشى، و از هر چيزى منقطع گردى، بنا بر اين بر تو است كه از شب استفاده كنى، و در
آن به نماز بپردازى.
بعضى[1]
از مفسرين آيه را اين چنين معنا كردهاند: تو در روز مىتوانى بخوابى و امر معاش
خود را تدبير كنى، و در حوائج خود تصرف نمايى، پس شبت را به تهجد اختصاص ده.
بعضى[2]
ديگر اينطور معنا كردهاند: تو در روز فراغت دارى، حال اگر شب نتوانستى به كارت
برسى، در روز آن را تلافى كن، و آنچه در شب انجام ندادى در روز قضاء كن. بنا به
گفته اين مفسر آيه مورد بحث همان را مىخواهد بگويد كه: آيه(وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ
يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً)[3]،
بيان مىكند. ليكن آنچه ما اختيار كرديم با سياق مناسبتر است.
[مقصود
از ذكر در خطاب:(وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ)]
(وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا)
ظاهرا اين جمله مىخواهد نماز شب را توصيف كند، و بنا بر اين به منزله عطف تفسيرى
براى جمله(وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا)
است، و روى اين فرض مراد از ذكر اسم رب ذكر زبانى با رعايت مطابقت آن
با قلب مىباشد، و همچنين مراد از تبتل ، تضرع و زارى با زبان است.
بعضى[4]
از مفسرين گفتهاند: در اين جمله تعميمى بعد از تخصيص آيه قبل شده، در آيه قبل
تنها به نماز شب سفارش مىشد، در اين آيه به مطلق ذكر، و مراد از ذكر، دوام در ذكر
خداى تعالى در شب و روز است، به هر نحوى كه باشد، چه با تسبيح و چه با تحميد و چه
با