نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 89
انسانيت قائل است، آرى از آنجايى كه قتال در
اسلام دفاع است، و دفاع بالذات محدود به زمانى است كه حوزه اسلام مورد هجوم كفار
قرار گيرد، به خلاف جنگ كه معناى واقعيش تجاوز و خروج از حد و مرز است، لذا قرآن
كريم دنبال فرمان قتال فرمود: (وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ
الْمُعْتَدِينَ)، تجاوز مكنيد كه خدا تجاوزكاران را دوست نمىدارد .
(وَ لا
تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ) ... كلمه (تعتدوا) از مصدر (اعتدا) است
و اعتدا به معناى بيرون شدن از حد است، مثلا وقتى گفته مىشود: فلان عدا و
يا فلان اعتدى معنايش اين است كه فلانى از حد خود تجاوز كرد و نهى از اعتدا
نهيى است مطلق، در نتيجه مراد از آن مطلق هر عملى است كه عنوان تجاوز بر آن صادق
باشد مانند قتال قبل از پيشنهاد مصالحه بر سر حق، و نيز قتال ابتدايى، و قتل زنان
و كودكان، و قتال قبل از اعلان جنگ با دشمن، و امثال اينها، كه سنت نبويه آن را
بيان كرده است.
(وَ
اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ) ...(مِنَ الْقَتْلِ) وقتى
گفته مىشود (فلان ثقف ثقافه) معنايش اين است كه فلانى برخورد، و يافت، پس معناى
آيه همان معنايى مىشود كه آيه: (فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ
وَجَدْتُمُوهُمْ)، مشركين را بكشيد هر جا كه آنان را يافتيد [1]
بدان معنا است.
[معناى
فتنه در قرآن]
كلمه فتنه به
معناى هر عملى است كه به منظور آزمايش حال چيزى انجام گيرد، و بدين جهت است كه هم
خود آزمايش را فتنه مىگويند و هم ملازمات غالبى آن را، كه عبارت است از شدت و
عذابى كه متوجه مردودين در اين آزمايش يعنى گمراهان و مشركين مىشود، در قرآن كريم
نيز در همه اين معانى استعمال شده و منظور از آن در آيه مورد بحث شرك به خدا و كفر
به رسول و آزار و اذيت مسلمين است، همان عملى كه مشركين مكه بعد از هجرت و قبل از
آن با مردم مسلمان داشتند.
پس معناى آيه
اين شد كه عليه مشركين مكه كمال سختگيرى را به خرج دهيد، و آنان را هر جا كه
برخورديد به قتل برسانيد، تا مجبور شوند از سرزمين و وطن خود كوچ كنند، همانطور كه
شما را مجبور به جلاى وطن كردند، هر چند كه رفتار آنان با شما سختتر بود، براى
اينكه رفتار آنان فتنه بود، و فتنه بدتر از كشتن است، چون كشتن تنها انسان را از
زندگى دنيا محروم مىكند، ولى فتنه مايه محروميت از زندگى دنيا و آخرت و انهدام هر
دو نشاه است.