نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 671
و زمين است و منظور از آن، زمينهچينى است براى
جمله بعد، كه مىفرمايد:(وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ
أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ) و مىخواهد
بفرمايد آنچه در آسمانها و زمين است، كه از آن جمله، شما انسانها و اعمال شما است،
و آنچه كه دلهاى شما كسب مىكند همه و همه ملك خدا است، و خدا محيط به شما و مسلط
و مشرف بر اعمال شما است، و براى او هيچ تفاوتى ندارد كه شما اعمالتان را علنى
انجام دهيد، و يا پنهانى، هر جور انجام دهيد، خداوند شما را به آن محاسبه مىكند.
و چه بسا
مىتوان نكتهاى را از ظاهر آيه دريافت، و آن اين است كه در آيه شريفه بين چهار
چيز دو به دو مقابله افتاده، يعنى بين زمين و آسمان يك مقابله، و بين صفات درونى و
اعمال ظاهرى يك مقابله شده، در نتيجه آسمان هم سنخ و هم طراز اعمال نفس، و صفات
درونى است، و زمين، هم سنخ اعمال بدنى قلمداد شده، پس وقتى مىفرمايد: آنچه در
آسمانها است ملك خدا است، نتيجه مىدهد پس صفات نفسانى بشر نيز ملك او است، و وقتى
مىفرمايد:(وَ ما فِي الْأَرْضِ) نتيجه مىدهد كه پس
اعمال انسانها نيز ملك او است، و در آخر نتيجه مىدهد: آنچه در دلهاى آنان پوشيده
هست، چه اظهار بشود و چه نشود ملك خدا است، و به زودى خداى تعالى با محاسبه خود در
اين ملك تصرف خواهد كرد.
[توضيح
معناى:(وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ) و بيان
اينكه خداوند انسانها را به جهت احوال و ملكات نفسانى منشا اعمال محاسبه مىكند]
(وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ
اللَّهُ) كلمه: ابداء به معناى اظهار است، در مقابل
اخفا ، كه به معناى پنهان كردن است، و معناى كلمه(ما فِي
أَنْفُسِكُمْ) ما استقر فى انفسكم است، يعنى آنچه در دلهاى
شما جايگزين شده، چون هم عرف و هم لغت از آن عبارت اين معنا را مىفهمد، و معلوم
است كه در نفس چيزى به جز ملكات و صفات چه فضائل و چه رذائل مستقر نمىشود.
آرى آنچه در
نفس مستقر مىشود صفاتى چون ايمان و كفر و حب و بغض و عزم و غير اينها است، اينها
است كه هم مىتوان اظهارش كرد و هم پنهانش داشت، اما مىتوان اظهار كرد چون صفات
اصولا در اثر تكرار، افعال مناسب با خود پيدا مىكند، و وقتى فعلى از كسى صادر شد،
عقل هر كس از آن فعل كشف مىكند كه فلان صفتى كه مناسب با اين فعل است در نفس فاعل
وجود دارد. چون اگر اين صفات و ملكات در نفس مستقر نبود، افعال مناسب با آن از
جوارح صادر نمىشود.
پس با صدور
اين افعال براى عقل روشن مىشود كه منشاى براى اين افعال در نفس فاعل هست، و اما
مىتوان اخفا كرد براى اينكه ممكن است انسان آن كارى كه دلالت بر وجود منشاش در
نفس دارد انجام ندهد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 671