responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 577

(الْأُولى‌ ) يعنى پس بگو ببينم سرنوشت گذشتگان چه شد؟ و موسى در پاسخش سخن از علم خدا گفت، و جواب داد:(عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي، فِي كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى‌)[1].

و سخن كوتاه اينكه: خداى تعالى در پاسخ ابراهيم ع به او دستور داد تا چهار عدد مرغ بگيرد، (و شايد انتخاب مرغ از ميان همه حيوانات براى اين بوده كه قطعه قطعه كردن آنها آسان‌تر و در زمانى كوتاه‌تر صورت مى‌گيرد)، آن گاه زنده شدن آنها را مشاهده كند، يعنى نخست آن مرغ‌ها و اختلاف اشخاص و اشكال آنها را ببيند و كاملا بشناسد، و سپس هر چهار مرغ را كشته و اجزاى همه را در هم بياميزد، آن طور كه حتى يك جزء مشخص در ميان آنها يافت نشود، و سپس گوشت كوبيده شده را چهار قسمت نموده و بر سر هر كوهى قسمتى از آن را بگذارد، تا بطور كلى تميز و تشخيص آنها از ميان برود، و آن گاه يك يك را صدا بزند، و ببيند چگونه با شتاب پيش او حاضر مى‌شوند، در حالى كه تمامى خصوصيات قبل از مرگ را دارا مى‌باشند.

همه اينها تابع دعوت آن جناب بود، و دعوت آن جناب متوجه روح و نفس آن حيوان شد، نه جسدش، چون جسدها تابع نفس‌ها هستند نه به عكس، و بدنها فرع و تابع روح هستند نه به عكس، و وقتى ابراهيم ع مثلا روح خروس را صدا زد و زنده شد، قهرا بدن خروس نيز به تبع روحش زنده مى‌شود، بلكه تقريبا نسبت بدن به روح (به عنايتى ديگر) همان نسبتى است كه سايه با شاخص دارد، اگر شاخص باشد سايه‌اش هم هست، و اگر شاخص يا اجزاى آن به طرفى متمايل شود، سايه آن نيز به آن طرف متمايل مى‌گردد، و همين كه شاخص معدوم شد، سايه هم معدوم مى‌شود.

خداى سبحان هم وقتى موجودى از موجودات جاندار را ايجاد مى‌كند، و يا زندگى را دوباره به اجزاى ماده مرده آن بر مى‌گرداند، اين ايجاد نخست به روح آن موجود تعلق مى‌گيرد، و آن گاه به تبع آن، اجزاى مادى نيز موجود مى‌شود، و همان روابط خاصى كه قبلا بين اين اجزا بود مجددا برقرار مى‌گردد، و چون اين روابط نزد خدا محفوظ است و مائيم كه احاطه‌اى به آن روابط نداريم.

پس تعين و تشخيص جسد به وسيله تعين روح است، و جسد بلافاصله بدون هيچ مانعى بعد از تعين روح متعين مى‌شود، و به همين مطلب اشاره مى‌كند، آنجا كه مى‌فرمايد:(ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً) يعنى بلافاصله (وجود پيدا كرده) و با سرعت پيش تو مى‌آيند.


[1] علم اين مساله نزد پروردگار من در كتابى است و پروردگار من نه چيزى را گم مى‌كند و نه از ياد مى‌برد. سوره طه آيه 51

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 577
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست