responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 443

از او بود، هر كس از آن نهر نوشيد از طالوت بيگانه شد و هر كس لب از آن تر نكرد از او و منسوب به او شد.

و وقتى مفاد كلام تا اينجا اين شد، ديگر آمدن جمله‌(إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ)، نمى‌رساند كه اين طائفه سوم از طالوت بودند، چون وقتى اين دلالت را داشت كه بلا فاصله بعد از جمله‌(فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ) واقع شده بود، ولى بعد از ذكر هر دو طائفه آمده، و معلوم است كه اين استثنا و اخراج از طائفه اول، تنها باعث مى‌شود كه طائفه سوم داخل و جزء طائفه اول نباشند، نه اينكه داخل در طائفه دوم باشند، و لازمه اين سخن آنست كه آيه شريفه خواسته است لشكريان طالوت را با دو آزمايش به سه طائفه تقسيم كند اول آنهايى كه از طالوت نبودند چون از نهر نوشيدند، دوم آنهايى كه از وى بودند چون از نهر ننوشيدند، سوم آنهايى كه مردد بودند، و وضعشان در آزمايش نهر معلوم نشد، چون مشتى آب برداشتند و نوشيدند، و آزمايشى ديگر وصفشان را روشن مى‌كند، و آن اين است كه اگر در حال جنگ به خدا اعتماد نموده، در برابر دشمن مقاومت كنند از طالوت خواهند شد، و اگر دچار قلق و اضطراب شوند، از طائفه دوم خواهند گرديد.

(فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ‌) ... كلمه فئة به معناى پاره‌اى از مردم است، و دقت در اين آيات مى‌رساند كه گويندگان اين سخن كه (لا طاقَةَ لَنَا) ... ، همان طائفه سوم بودند كه با مشت خود آب برداشتند، و پاسخ دهندگان به ايشان همانهايى بودند، كه اصلا آب ننوشيدند، و آيه شريفه از آنان تعبير كرده به:(الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ) و چون نمى‌توانيم كلمه ظن را در باره آنان به معناى پنداشتن بگيريم، ناگزير بايد بگوئيم يا به معناى يقين است و يا كنايه از خشوع است.

و اين طائفه ممكن بود در پاسخ بگويند: غلبه جمعيتى اندك بر جمعيتى بسيار امر محالى نيست بلكه با اذن خدا امرى است ممكن ، ولى اينطور نگفتند بلكه براى اينكه طرف را بهتر قانع كنند، قاطع‌تر جواب دادند، و از حوادثى كه در جاهاى ديگر اتفاق افتاده خبر داده و گفتند: چه بسيار اندك‌ها كه بر بسيارها غالب شدند.

(وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ‌) ...

[استعاره از كنايه‌اى لطيف در:(رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً)]

كلمه بروز به معناى آشكار شدن است، و به همين جهت بيرون شدن هماورد از لشگر دشمن و مبارزه طلب كردن او را براز مى‌گويند، و كلمه افراغ كه فعل امر افرغ ، مشتق از آن است به معناى ريخته‌گرى است، يعنى فلز آب شده‌اى را در قالب بريزند، و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 443
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست