responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 43

و عبد عبارت است از انسان و يا هر صاحب عقل و شعور ديگرى كه ملك ديگرى باشد، در نتيجه عبد وقتى به خدا نسبت داده مى‌شود نظير ملك منسوب به او است.

و ملك خداى تعالى با ملك ديگران فرق دارد، فرقى كه بين واقعيت و ادعا و بين حقيقت و مجاز است، براى اينكه خداى تعالى كه مالك بندگان خويش است، ملكش هم طلق است، و هم محيط به همه نواحى و جوانب بنده است، بندگان او نه در ذات خود مستقل از اويند، و نه در توابع ذاتشان، از صفات و افعال و هر چيز ديگرى كه منسوب به ايشان است، از قبيل همسر و اولاد و مال و جاه و غيره، و جان كلام آنكه آنچه را كه ملك يك بنده مى‌دانيم چون مى‌بينيم به نحوى از انحا نسبتى به آن بنده دارد، حال چه اينكه اين نسبت حقيقى و به طبع باشد، مثل نسبتى كه ميان او و جان و بدن و گوش و چشم او و عمل و آثار او هست، و يا نسبت وضعى و اعتبارى باشد مانند نسبتى كه ميان او و همسر و مال و جاه و حقوق او هست، اين ملك را به اذن خدا مالك شده، و اين نسبت‌ها به وسيله خدا ميان او و ما يملكش برقرار گشته، حال ما يملكش هر چه باشد خداى عز اسمه به او تمليك كرده، او است كه جان بندگان و جسم آنان را به آنان نسبت داده، و به بنده‌اش فرمود: جان تو و جسم تو و گوش تو و امثال آن، و اگر اين نسبت را برقرار نمى‌كرد اصلا بنده‌اى موجود نمى‌شد، هم چنان كه فرمود:(قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ)[1] و نيز فرموده:(وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً)[2].

[نزديك بودن خداى سبحان به بندگان، مقتضاى مالكيت مطلقه الهى و عبوديت عباد است‌]

پس خداى سبحان ميان هر چيزى و خود آن چيز حائل است، و ميان آن و تمامى مقارنات آن از فرزند و همسر و دوست و مال و جاه و حق او حائل است، پس خداى تعالى از هر چيزى كه فرض شود به مخلوق خود نزديك‌تر است، پس او قريب على الاطلاق است، هم چنان كه خودش فرموده:(وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَ لكِنْ لا تُبْصِرُونَ)[3] و نيز فرموده:(وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ)[4] و نيز فرموده:(أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ)[5] و مراد از قلب همان جان آدمى و نفس مدركه او است.

و سخن كوتاه آنكه مالك بودن خداى سبحان نسبت به بندگانش به مالكيت‌


[1] و او كسى است كه شما را ايجاد كرد، و برايتان گوش و چشم و دل قرار داد. سوره ملك، آيه 23

[2] هر چيزى را او بيافريد و به نوعى كه كس نمى‌داند اندازه‌گيريش كرد. سوره فرقان آيه 2

[3] از شما به آن كس كه دارد جان مى‌دهد نزديكتريم و ليكن شما نمى‌بينيد. سوره واقعه آيه 85

[4] ما از رگ قلب به او نزديكتريم. سوره ق آيه 16

[5] كه خدا ميان هر كس و قلب او حائل است. سوره انفال آيه 24

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست