نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 411
مردان مىتواند مستقل باشد، و هيچ فرقى با مردان
ندارد (نه در ارث و نه در كسب و انجام معاملات، و نه در تعليم و تعلم، و نه در به
دست آوردن حقى كه از او سلب شده، و نه در دفاع از حق خود و نه احكامى ديگر) مگر
تنها در مواردى كه طبيعت خود زن اقتضا دارد كه با مرد فرق داشته باشد.
و عمده آن
موارد مساله عهدهدارى حكومت و قضا و جهاد و حمله بر دشمن است (و اما از صرف حضور
در جهاد و كمك كردن به مردان در امورى چون مداواى آسيب ديدگان محروم نيست) و نيز
مساله ارث است كه نصف سهم مردان ارث مىبرد، و يكى ديگر حجاب و پوشاندن مواضع زينت
بدن خويش است، و يكى اطاعت كردن از شوهر در هر خواستهاى است كه مربوط به تمتع و
بهره بردن باشد.
و در مقابل،
اين محروميتها را از اين راه تلافى كرد كه نفقه را يعنى هزينه زندگى
را به گردن پدر و يا شوهرش انداخته، و بر شوهر واجب كرده كه نهايت درجه توانايى
خود را در حمايت از همسرش به كار ببرد، و حق تربيت فرزند و پرستارى او را نيز به
زن داده است.
و اين
تسهيلات را هم براى او فراهم كرده كه: جان و ناموسش و حتى آبرويش را (از اينكه
دنبال سرش حرف بزنند) تحت حمايت قرار داده، و در ايام عادت حيض و ايام نفاس، عبادت
را از او ساقط كرده، و براى او در همه حالات، ارفاق لازم دانسته است.
پس، از همه
مطالب گذشته، اين معنا بدست آمد كه زن از جهت كسب علم، بيش از علم به اصول معارف و
فروع دين (يعنى احكام عبادات و قوانين جاريه در اجتماع) وظيفه وجوبى ديگر ندارد، و
از ناحيه عمل هم همان احكامى را دارد كه مردان دارند، به اضافه اينكه اطاعت از
شوهرش نيز واجب است، البته نه در هر چيزى كه او بگويد و بخواهد، بلكه تنها در
مساله مربوط به بهرههاى جنسى، و اما تنظيم امور زندگى فردى يعنى رفتن به دنبال
كار و كاسبى و صنعت، و نيز در تنظيم امور خانه، و نيز مداخله در مصالح اجتماعى و
عمومى، از قبيل دانشگاه رفتن و يا اشتغال به صنايع و حرفههاى مفيد براى عموم و
نافع در اجتماعات، با حفظ حدودى كه برايش معين شده، هيچ يك بر زن واجب نيست.
و لازمه واجب
نبودن اين كارها اين است كه وارد شدنش در هر يك از رشتههاى علمى و كسبى و تربيتى
و امثال آن، فضلى است كه خود نسبت به جامعهاش تفضل كرده، و افتخارى است كه براى
خود كسب نموده، و اسلام هم اين تفاخر را در بين زنان جايز دانسته است، بر خلاف
مردان كه جز در حال جنگ نمىتوانند تفاخر كنند، و از آن نهى شدهاند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 411