نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 410
اجتماعى محول به او دارد.
اين بود مقام
و موقعيت اجتماعى زن، و با اين بيان موقعيت اجتماعى مرد نيز معلوم مى شود و نيز
پيچيدگى و اشكالى كه در احكام مشترك بين آن دو و احكام مخصوص به هر يك از آن دو،
در اسلام هست حل مىگردد، هم چنان كه قرآن كريم مىفرمايد:(وَ لا
تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ، لِلرِّجالِ
نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا، وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ، وَ
سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ، إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ
عَلِيماً)[1] و منظورش از
اين گفتار آنست كه اعمالى كه هر يك از زن و مرد به اجتماع خود هديه مىدهد باعث آن
مىشود كه به فضلى از خدا اختصاص يابد، بعضى از فضلهاى خداى تعالى فضل اختصاصى به
يكى از اين دو طائفه است، بعضى مختص به مردان و بعضى ديگر مختص به زنان است.
مثلا مرد را
از اين نظر بر زن فضيلت و برترى داده كه سهم ارث او دو برابر زن است، و زن را از
اين نظر بر مرد فضيلت داده كه خرج خانه را از گردن زن ساقط كرده است، پس نه مرد
بايد آرزو كند كه اى كاش خرج خانه به عهدهام نبود، و نه زن آرزو كند كه اى كاش
سهم ارث من برابر برادرم بود، بعضى ديگر برترى را مربوط به عمل عامل كرده، نه
اختصاص به زن دارد و نه به مرد، بلكه هر كس فلان قسم اعمال را كرد، به آن فضيلتها
مى رسد (چه مرد و چه زن) و هر كس نكرد نمىرسد (باز چه مرد و چه زن) و كسى
نمىتواند آرزو كند كه اى كاش من هم فلان برترى را مىداشتم، مانند فضيلت ايمان و
علم و عقل و سائر فضائلى كه دين آن را فضيلت مىداند.
اين قسم
فضيلت فضلى است از خدا كه به هر كس بخواهد مىدهد، و لذا در آخر آيه مىفرمايد:(وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ)، دليل بر آنچه ذكر كرديم آيه
شريفه: (الرِّجالُ قَوَّامُونَ ...)[2] است، به آن بيانى كه به زودى خواهد
آمد.
[احكام
مختص و احكام مشترك زن و مرد در اسلام]
و اما احكام
مشترك بين زن و مرد و احكامى كه مختص به هر يك از اين دو طائفه است:
در اسلام زن
در تمامى احكام عبادى و حقوق اجتماعى شريك مرد است، او نيز مانند
[1] هرگز آرزوى اين را نكنيد كه آنچه ديگران بيش از شما دارند
داشته باشيد، مردان از آنچه بدست مىآورند، بهرهاى و زنان از آنچه كسب مىكنند
بهرهاى دارند و همواره فضل خدا را از خدا بخواهيد كه خدا به هر چيزى دانا
است. سوره نساء، آيه 32