responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 368

است كه حكم مساله ساير زنان مطلقه را بيان مى‌كند.

(حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ).

كلمه حقا مفعول مطلق است براى فعلى كه حذف شده، و تقدير آن حق الحكم حقا است، و از ظاهر اين جمله هر چند به نظر مى‌رسد كه وصف محسن بودن دخالت در حكم دارد، و چون از خارج مى‌دانيم احسان واجب نيست، نتيجه مى‌گيريم كه پس احسان مستحبّ است و حكم در آيه حكمى است استحبابى ، نه وجوبى ، و ليكن روايات صريح از طرق ائمه اهل بيت ع حكم در آيه را واجب دانسته، و شايد وجه در آن همان باشد كه در سابق فرمود: (الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ‌) ... كه در آن آيه احسان بر زنان مطلقه مسرحه را واجب كرد، پس در اين آيه نيز حكم احسان بر محسنين كه همان مردان طلاقگو باشند محقق و واجب شده است، و خدا داناتر است. (وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَ‌) ... يعنى و اگر طلاق را قبل از ادخال به ايشان واقع ساختيد، ولى در آغاز كه عقدشان مى‌كرديد مهريه‌اى برايشان معين كرديد، واجب است كه نصف آن مهر معين شده را به ايشان بدهيد، مگر اينكه خود آن زنان طلاقى و يا ولى آنان نصف مهر را ببخشند، كه در اين صورت همه مهر ساقط مى‌شود، و اگر زن آن را قبلا گرفته بوده، بايد برگرداند، و يا آنكه شوهر كه تمام مهر را قبلا داده، نصف مهرى كه از آن زن طلب دارد به وى ببخشد اين مساله را به اين جهت مى‌گوييم كه آيه شريفه مى‌فرمايد:(أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ) و در مساله نكاح، سه نفر عقده را به دست دارند، يكى زن و دوم ولى زن، و سوم شوهر، و هر يك از اين سه طائفه ميتوانند نصف مهر را ببخشند.

و به هر حال آيه شريفه بخشيدن نصف مهر را به تقوا نزديك‌تر شمرده، و اين بدان جهت است كه وقتى انسان از چيزى كه حق مشروع و حلال او است صرف نظر كند، يقينا از هر چيزى كه حق او نيست و بر او حرام است بهتر صرف نظر مى‌كند و بر چشم‌پوشى از آن قوى‌تر و قادرتر است.

[تشويق مردم به احسان و فضل نسبت به يكديگر در روابط بين خود]

(وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ‌) ... كلمه فضل مانند كلمه فضول به معناى زيادى است، با اين تفاوت كه فضل به طورى كه گفته‌اند زيادى در مكارم و كارهاى ستوده است، و فضول، به معناى زيادى در ناستوده است، در اين جمله كلمه فضل آمده كه از نظر اخلاقى سزاوار است انسان در مجتمع حياتش آن را به كار گيرد، و افراد اجتماع در آن قلمرو با يكديگر زندگى و معاشرت كنند، و منظور اين بوده كه مردم را به سوى احسان و فضل به يكديگر تشويق كند، تا افراد به آسانى از حقوق خود

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 368
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست