responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 334

مى‌كند.

بنا بر اين فرض نيز مناسب‌تر آن است كه حرف لا در تقدير نگيريم، بلكه بگوئيم كه سه جمله تبروا- تتقوا- تصلحوا به خاطر حذف حرف جر منصوبند و تقدير كلام حتى تبروا ... باشد، و معنا چنين شود كه خدا را در معرض سوگندهاى بسيار خود قرار ندهيد، تا در نتيجه موفق به نيكى و تقوا و اصلاح بشويد، و يا بگوئيم سه جمله نامبرده، مفعول له براى نهى است كه در بالا هم گفتيم جمله: لا تجعلوا بر آن دلالت مى‌كند، و معنا چنين مى‌شود:

نهى لا تجعلوا بخاطر اين بود كه نيكى و تقوا و اصلاح بكنيد.

و در اينكه فرمود:(وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ)، نوعى تهديد است بر مضمون آيه، چه اينكه آيه را به معناى اول بگيريم، يا به معانى ديگر، چيزى كه هست معناى اول همانطور كه بر خواننده نيز پوشيده نيست. روشن‌تر است.

(لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ‌) ... لغو از كارهايى است كه اثرى به دنبال نداشته باشد، و معلوم است كه اثر هر چيزى به خاطر اختلاف متعلقات و جهاتش مختلف مى‌شود، سوگند هم اثرى از جهت لفظش دارد، و هم اثر ديگرى از اين جهت دارد كه گفتار آدمى را تاكيد مى‌كند، و اثر سومش از اين جهت است كه خود عقد و پيمانى است، و نيز اثر ديگرى دارد از حيث مخالفت و شكستن آن، و همچنين از جهات ديگر آثار ديگرى دارد، الا اينكه چون در آيه شريفه مقابله شده ميان عدم مؤاخذه بر سوگند لغو، و مؤاخذه بر آثار سويى كه هر گناهى و مخصوصا سوگند لغو، در دلها باقى مى‌گذارد، لذا به نظر مى‌رسد كه مراد از سوگند لغو، آن سوگندى باشد كه هيچ اثرى در قصد صاحب سوگند نداشته باشد، سوگندهاى بيهوده‌اى است كه صاحبش نمى‌خواهد به وسيله آن عقدى و پيمانى ببندد، و به اصطلاح فارسى زبانها، تكيه كلامى است كه بعضى به آن عادت كرده‌اند، و مرتب ميگويند، آره و اللَّه ، نه و اللَّه .

[معناى كسب و فرق آن با اكتساب ]

و كلمه كسب به معناى جلب منفعت به وسيله سعى و عمل است، با صنعت و يا حرفه و يا زراعت و امثال آن، و اين كلمه در اصل به معناى به دست آوردن چيزهايى است كه حوائج مادى زندگى را برآورد، ولى بعدها به عنوان استعاره در مورد تمامى دست‌آوردهاى انسان استعمال شد، چه دست‌آوردهاى خير و چه شر، مانند كسب مدح و ثنا، و كسب افتخار، و كسب ياد خير و نام نيك از راه حسن خلق و خدمت به مردم، و مانند كسب فضائل اخلاقى و كسب علم نافع، و كسب فضيلت از راه اعمالى كه مناسب با آن است.

و مانند كسب ملامت و مذمت، و كسب لعنت و طعنه، و كسب گناهان و آثار زشت‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 334
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست