responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 298

است و اثم آن دو از منفعتى كه ممكن است داشته باشد بيشتر است هم چنان كه خدا فرمود، مهدى گفت: اى على بن يقطين اين فتوايى است هاشمى گفتم: درست است، يا امير المؤمنين، حمد خداى را كه اين علم را از شما اهل بيت بيرون نكرد مى‌گويد: به خدا سوگند مهدى بدون درنگ گفت: تو درست مى‌گويى اى رافضى.[1] مؤلف: در سابق بيانى كه معناى اين روايت را روشن كند گذشت.

و باز در كافى از ابى بصير از يكى از دو امام صادق و باقر ع روايت كرده كه فرمود خداى تعالى براى معصيت خانه‌اى و صندوقى قرار داده، و براى آن درى درست كرده، و آن در را قفل كرده، و براى آن قفل كليدى هست، و آن شراب است.[2] و نيز در همان كتاب از امام صادق ع روايت آورده كه فرمود: رسول خدا ص فرمود: شراب سر منشا تمامى گناهان است.[3] و باز در آن كتاب از اسماعيل روايت كرده كه گفت: امام باقر ع به طرف مسجد الحرام آمد، جمعى از قريش به وى نگريسته و گفتند: اين معبود اهل عراق است، بعضى از خود آنان گفت: خوب است كسى را بفرستيم نزدش، جوانى را فرستادند، جوان پرسيد:

عمو جان از همه گناهان كبيره بزرگتر چيست؟ فرمود: شرب خمر.[4] و نيز از ابى البلاد از يكى از آن دو بزرگوار روايت كرده كه فرمود: خداى تعالى به هيچ گناهى بزرگتر از شرب مسكر نافرمانى نشده، چون اين مست است كه ندانسته هم نماز واجب را ترك مى‌كند، و هم به مادر و دختر و خواهر خود مى‌پرد.[5] و در احتجاج آمده كه زنديقى از امام صادق ع پرسيد: يا ابا عبد اللَّه چرا خدا شراب را كه هيچ لذتى لذيذتر از آن نيست حرام كرد؟ فرمود: بدين جهت حرام كرد كه ام الخبائث، و منشا تمامى شرور است ساعتى بر شارب خمر مى‌گذرد كه در آن ساعت عقلش از كفش رفته، نه پروردگار خود را مى‌شناسد و نه از هيچ معصيتى پروا دارد (تا آخر حديث).[6] مؤلف: اين روايات يكديگر را تفسير مى‌كنند، و تجربه و حساب عقل هم مساعد آنها


[1] فروع كافى ج 6 ص 406

[2] فروع كافى ج 6 ص 403

[3] فروع كافى ج 6 ص 403

[4] فروع كافى ج 6 ص 429

[5] فروع كافى ج 6 ص 403

[6] احتجاج طبرسى ج 2 ص 92

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 298
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست