نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 666
[وصف حال
آن كس كه در آن روز كتابش به دست راستش داده مىشود و آنكه كتابش به دست چپش داده
مىشود، و نقل آنچه مىگويند]
(فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا
كِتابِيَهْ) در مجمع البيان گفته: كلمه هاؤم امر به چند نفر است و
به منزله هاكم است، و اگر طرف مرد باشد، مىگويى هاء يا
رجل ، و به دو مرد مىگويى هاؤما يا رجلان ، و به جمعيتى
مىگويى هاؤم يا رجال ، و به يك زن مىگويى هاء يا امرأة -
و همزه را كسره مىدهى و بعد از همزه حرف ياء نمىآورى- و به دو زن
مىگويى هاؤما ، و به چند زن مىگويى هاؤن ، و اين لغت اهل
حجاز است.
و
اهل نميم و قيس، در مفرد مذكر مثل اهل حجاز مىگويند: هاء و به دو نفر
مىگويند: هاءا و به جماعت مردان مىگويند: هاؤا ، و به يك
زن هاءى ، و به چند زن هاؤن .
و
بعضى از قبايل عرب بجاى همزه كاف مىآورند، مىگويند: هاك، هاكما، هاكم،
هاك، هاكما، هاكن و در همه اين زبانها اين كلمه به معناى بگير
است، و اين امرى است كه نهى ندارد[1].
اين
آيه شريفه و ما بعدش تا كلمه خاطئون بيان تفصيلى اختلاف حال مردم در
روز قيامت است، اختلافى كه از حيث سعادت و شقاوت دارند، و ما در سابق در تفسير(مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ)[2]
گفتارى در معناى دادن كتاب به دست راست اصحاب يمين داشتيم، و ظاهرا خطاب در جمله(هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ) به ملائكه باشد، و هاء در
كلمه كتابيه و همچنين در آخر همه آيات بعدى، هاى وقف است، كه اصطلاحا
آن را هاى استراحت مىنامند.
و
معناى آيه اين است كه: اما كسى كه كتابش به دست راستش داده شده رو به فرشتگان
مىكند و مىگويد: بياييد نامه عمل مرا بگيريد و بخوانيد كه چگونه به سعادت من حكم
مىكند.
(إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ) كلمه
ظن در اينجا به معناى يقين است، و آيه مورد بحث آنچه را از آيه قبل فهميده
مىشد تعليل مىكند، و حاصل اين تعليل اين است كه اگر گفتم كتاب من كتاب يمين است،
و به سعادت من حكم مىكند، براى اين بود كه من در دنيا به چنين روزى يقين داشتم، و
يقين داشتم كه به زودى حساب خود را ملاقات مىكنم، و به پروردگارم ايمان