نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 611
سياق
برمىآيد كه گوينده اين كلام ملائكهاند، كه به امر خدا به اهل دوزخ خطاب مىكنند.
بعضى[1] از
مفسرين گفتهاند گوينده آن خود كفارند كه به يكديگر مىگويند.
(قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا
فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ) حرف
ان شرطيه است، كه شرط و جزا مىخواهد، شرط آن جمله(أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ) و جزايش جمله(فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ ...) است، مىفرمايد به ايشان
بگو: به من خبر دهيد ببينم اگر خدا مرا و مؤمنين را كه با منند هلاك كند، و يا به
ما رحم نموده، هلاكمان نكند، چه كسى كافران را- كه همين شماييد و به خدا كفر
مىورزيد، و مستحق عذاب دردناك اوييد،- از عذاب دردناك او پناه مىدهد؟ و در اين
جمله به طور قاطع كفار را تهديد مىكند به اينكه هلاك شدن ما و هلاك نشدنمان هيچ
سودى به حال شما ندارد، و عذابى را كه به طور قطع و به خاطر كفرتان به شما خواهد
رسيد از شما برطرف نمىسازد.
بعضى[2]
از مفسرين گفتهاند: كفار مكه رسول خدا 6 و مؤمنين را به مردن نفرين مىكردند،
لذا خداى تعالى مامورش كرد به ايشان بگويد: چه خدا ما را هلاك كند و چه باقى بدارد،
به هر حال سرنوشت ما به دست اوست، و ما از زحمت او اميد خير داريم، و اما شما چه
مىكنيد، چه كسى را داريد كه از عذاب اليم خدا كه به خاطر كفرتان به خدا مستحق آن
شدهايد، پناهتان دهد؟
(قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ
هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ) ضمير به خدايى برمىگردد كه رسول
اللَّه مامور شده بشر را به توحيد او دعوت كند، و كفار همان خدا را مىخوانند تا
او را هلاك سازد. و معناى آيه اين است كه بگو آن خدايى كه من شما را به توحيد او
مىخوانم، و شما او را به نفرين من و عليه مؤمنين مىخوانيد، همان رحمانى است كه
نعمتش هر چيزى را فرا گرفته، و ما به او ايمان آورده بر او توكل كردهايم، بدون
اينكه به چيزى غير او متمايل شويم، و يا اعتماد كنيم، پس اى مردم كافر! به زودى
خواهيد فهميد چه كسى در ضلالت آشكار است؟ ما و يا شما؟
در كشاف
گفته: اگر بپرسى چرا مفعول فعل امنا را كه ضمير در به
باشد، بعد از فعل آورد، و مفعول فعل توكلنا را كه ضمير در
عليه باشد جلوتر از فعل آورد، و خلاصه