نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 579
جناب است كه
در حدود بيست و چند سوره و در سى و چند آيه نام او را برده است.
(الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا) - در
اين قسمت از آيه مريم را به خاطر عفتش مىستايد، و ستايش مريم (ع) در قرآن كريم
مكرر آمده، و شايد اين به خاطر رفتار ناپسندى باشد كه يهوديان نسبت به آن جناب روا
داشته، و تهمتى باشد كه ايشان به وى زدند، و قرآن كريم در حكايت آن مىفرمايد:(وَ قَوْلِهِمْ عَلى مَرْيَمَ بُهْتاناً عَظِيماً)[1] و
در سوره انبياء هم نظير اين قصه آمده مىفرمايد:(وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها)[2].
(وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها)- يعنى مريم كلمات پروردگار
خود را كه به قول بعضى[3] همان وحى
انبيا باشد، تصديق كرد. بعضى[4] ديگر
گفتهاند: مراد از كلمات خداى تعالى در اينجا وعده و تهديد و امر و نهى خداست. ولى
اين وجه درست نيست، زيرا بنا بر اين، ديگر احتياج نبود نام كتب خدا را ببرد، چون
كتب آسمانى همان وعده و وعيد و امر و نهى است.
و كتبه - منظور از كتب خداى تعالى همان كتبى است كه شرايع خداى تعالى در آن
است، شرايعى كه از آسمان نازل شده، مانند كتاب تورات و انجيل، و اصطلاح قرآن هم در
كتب آسمانى همين است، و شايد منظور از تصديق كلمات پروردگارش و تصديق كتب خداى
تعالى اين باشد كه مريم (ع) صديقه بوده، هم چنان كه در آيه زير فرموده:(مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ
الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ)[5].
(وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ)- يعنى مريم از زمره مردمى بود كه
مطيع خدا و خاضع در برابر اويند، و دائما بر اين حال هستند، و اگر مريم (ع) را با اينكه
زن بود، فردى از قانتين خواند با اينكه كلمه مذكور جمع مذكر است، بدين جهت بود كه
بيشتر قانتين مردان هستند.
مؤيد
اينكه قنوت به اين معنا است اين است كه قنوت به همين معنا در آيهاى ديگر، در خصوص
مريم (ع) آمده، آنجا كه ملائكه به حكايت قرآن كريم مريم را ندا داده مىگويند:(يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ)[6].
[1] و بهتان بزرگى كه به مريم زدند، سوره نساء، آيه 156.
[2] و به ياد آور زنى را كه دامان خود را از آلودگى به بىعفتى
پاك نگهداشت و ما از روح خود در او دميديم. سوره انبياء، آيه 91.