responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 553

صحيح و مناسب بود بفرمايد: يا ايها الرسول كه مساله مورد بحث مربوط به يكى از رسالتهاى آن جناب باشد.

و مراد از تحريم در جمله‌(لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ)، تحريم از طرف خدا نبوده، بلكه تحريم به وسيله نذر و سوگند بوده، آيه بعدى هم بر اين معنا دلالت دارد، چون در آنجا سخن از سوگند كرده مى‌فرمايد:(قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ) معلوم مى‌شود آن جناب با سوگند آن حلال را بر خود حرام كرده، چون خاصيت سوگند همين است كه وقتى به عملى متعلق شود آن را واجب مى‌كند، و چون به ترك عملى متعلق شود آن عمل را حرام مى‌سازد، پس معلوم مى‌شود آن جناب سوگند به ترك آن عمل خورده، و آن عمل را بر خود حرام كرده، اما حرام به وسيله سوگند.

آرى منظور از تحريم چنين تحريمى است، نه اينكه حرمت آن عمل را براى شخص خودش تشريع كرده باشد، چون پيغمبر نمى‌تواند چيزى را كه خدا حلالش كرده بر خود و يا بر همه تحريم كند، و چنين اختيارى ندارد.

(تَبْتَغِي مَرْضاتَ أَزْواجِكَ‌) - يعنى تو با اين تحريم مى‌خواهى رضاى زنان خود را به دست بياورى، و اين جمله بدل است از جمله لم تحرم . ممكن هم هست حال از فاعل آن باشد، و اين جمله خود قرينه‌اى است بر اينكه عتاب مذكور در حقيقت متوجه زنان آن حضرت است، نه خود او، جمله‌(إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما ...) و نيز جمله‌(وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ) اين معنا را تاييد مى‌كند.

(قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ وَ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ) راغب گفته: هر جا كلمه فرض در مورد رسول خدا 6 در قرآن آمده، و با حرف على متعدى شده، دلالت دارد بر وجوب آن عمل بر همه امت، كه رسول خدا 6 هم داخل آنان است، و هر جا اين كلمه در مورد آن جناب به وسيله حرف لام آمده، دلالت دارد بر اينكه آن عمل براى آن جناب ممنوع و حرام نيست، مثلا وقتى مى‌بينيم فرموده:(ما كانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ)، و يا فرموده:(قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ)، بايد بفهميم كه آن جناب در اين موارد منعى ندارد[1].

و كلمه تحلة در اصل تحللة بر وزن تذكرة و تكرمة بوده، و اين كلمه مانند


[1] مفردات راغب، ماده فرض .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 553
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست