(وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)-
تفسير اين جمله در تفسير سوره حشر گذشت.
(إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ
اللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ) منظور از اقراض خداى
تعالى انفاق در راه خدا است، و اگر اين عمل را قرض دادن به خدا، و آن مال
انفاق شده را قرض حسن خوانده، به اين منظور بوده كه مسلمين را به انفاق ترغيب كرده
باشد.
جمله(يُضاعِفْهُ لَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ) اشاره است
به حسن جزايى كه خداى تعالى در دنيا و آخرت به انفاقگران مىدهد، و اسمهاى
شكور ، حليم ، عالم غيب و شهادت ، عزيز
و حكيم پنج نام از اسماى حسناى الهى هستند، كه شرحش و وجه مناسبتش با
سمع و طاعت و انفاق كه در آيه بدان سفارش شده است روشن است.
بحث
روايتى [روايتى در باره دشمن بودن بعضى از همسران و فرزندان مؤمنين و نزول آيه:(إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ ...)]
در
تفسير قمى در روايت ابى الجارود از امام باقر (ع) روايت شده كه در ذيل آيه(إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ)
فرموده: اين آيه راجع به مسلمانانى است كه وقتى مىخواستند از وطن كافرنشين خود به
دار هجرت مهاجرت كنند، زن و فرزندشان دست به دامنشان انداخته، از رفتن بازشان
مىداشتند، و مىگفتند: تو را به خدا سوگند مىدهيم كه از ما دست بر مدار كه بعد
از رفتنت از بين خواهيم رفت، بعضى از مسلمانان تسليم خواسته زن و فرزند خود
مىشدند، و در دار الكفر مىماندند، و آيه شريفه آنان را از چنين زن و فرزندانى بر
حذر داشته، از اطاعت آنان نهى مىفرمايد، بعضى ديگر از مسلمانان تسليم نمىشدند، و
راه خدا را پيش گرفته از زن و فرزند دست بر مىداشتند، و مىگفتند: به خدا سوگند
اگر شما با من هجرت نكنيد، و خداى تعالى روزى بين من و شما در دار الهجرة جمع كرد،
ديگر كارى به كارتان نخواهم داشت، و تا ابد سودى به شما نخواهم رساند[2].
[1] خلاصه: انفاق در راه خدا كه اسلام بدان سفارش كرده تنها براى
اين نيست كه اختلاف طبقاتى از بين برود بلكه رژيم تربيتى و تمرينى است كه با
ممارست در آن فضيلت سخا و كرامت نفس در شما ورزيده مىشود. مترجم.