نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 520
ولى خداى
تعالى دستور داد بعد از آنكه در دار هجرت به زن و فرزند خود رسيدند از سوگند خود
صرفنظر نموده، به بهترين وجهى با آنان برخورد نمايند، و صله رحم را رعايت كنند.
مؤلف:
اين معنا در الدر المنثور هم از عدهاى از صاحبان كتب حديث از ابن عباس روايت شده[1].
و
در الدر المنثور است كه ابن مردويه از عبادة بن صامت و عبد اللَّه بن ابى أوفى، از
رسول خدا 6 نقل كردهاند كه در تفسير جمله(إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ)
فرمودهاند: براى هر امتى، فتنهاى است، و فتنه امت من كه به وسيله آن آزمايش
مىشوند مال است[2].
[اشكال
وارد بر چند روايت حاكى از اينكه پيامبر 6 راجع به حب
خود حسنين را آيه(إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ)
را قرائت نموده است]
مؤلف:
نظير اين روايت را نيز از ابن مردويه از كعب بن عياض از رسول خدا 6 نقل كرده[3].
و
باز در همان كتاب است كه ابن ابى شيبه، احمد، ابو داوود، ترمذى، نسايى، ابن ماجه،
حاكم و ابن مردويه، همگى از بريد روايت كردهاند كه گفت: رسول خدا 6 مشغول خطابه
بود كه حسن و حسين با پيراهنى قرمز وارد شدند، و (به طرف آن جناب) مىرفتند و
مىافتادند رسول خدا 6 از منبر پايين آمد و هر دو را بغل كرد يكى را به اين طرف
و يكى را به آن طرف و به منبر بالا رفت، و سپس فرمود:
خداى
تعالى درست فرموده:(إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ
فِتْنَةٌ)، من وقتى چشمم به اين دو پسر افتاد كه مىآيند و مىافتند، نتوانستم
طاقت بياورم، و كلامم را قطع نكنم، بناچار براى گرفتن آن دو پايين آمدم[4].
مؤلف:
اين روايت بىاشكال نيست، براى اينكه درست است كه اموال و اولاد فتنه است، اما نه
حتى براى رسول خدا 6، كه سيد انبيا و سرآمد مخلصين و معصوم و مؤيد به روح القدس
است.
روايت
ديگرى هست كه لحنش از اين هم شنيعتر است، و آن روايتى است كه باز الدر المنثور از
ابن مردويه، از عبد اللَّه عمر، نقل كرده كه گفت: رسول خدا 6 در حالى كه داشت
بالاى منبر براى مردم ايراد خطبه مىكرد چشمش به حسين بن على افتاد كه داشت
مىآمد، پا بر دامن خود نهاد و افتاد و گريه كرد، ناگزير رسول خدا