نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 462
خدا- يعنى
رزق و روزى- است. و اگر در ميان همه كارهاى روزانه فقط طلب رزق را نام برد، براى
اين بود كه مقابل ترك بيع در آيه قبلى واقع شود، ليكن از آنجايى كه ما در آيه قبلى
گفتيم كه منظور از ترك بيع همه كارهايى است كه آدمى را از نماز باز مىدارد، لا
جرم بايد بگوييم منظور از طلب رزق هم همه كارهايى است كه عطيه خداى تعالى را در پى
دارد، چه طلب رزق و چه عيادت مريض، و يا سعى در برآوردن حاجت مسلمان، و يا زيارت
برادر دينى يا حضور در مجلس علم، و يا كارهايى ديگر از اين قبيل.
جمله(فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ) امرى است كه بعد از نهى قرار گرفته،
و از نظر ادبى و قواعد علم اصول تنها جواز و اباحه را افاده مىكند، هر چند كه امر
هميشه براى افاده وجوب است، و همچنين جمله و ابتغوا و جمله و
اذكروا .
(وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)-
منظور از ذكر در اينجا اعم از ذكر زبانى و قلبى است، در نتيجه شامل توجه باطنى به
خدا نيز مىشود. و كلمه فلاح به معناى نجات از هر نوع بدبختى و شقاء
است كه در مورد آيه با در نظر گرفتن مطالب قبلى، يعنى مساله تزكيه و تعليم، و
مطالب بعدى، يعنى توبيخ و عتاب شديد، منظور همان زكات و علم خواهد بود، چون وقتى
انسان زياد به ياد خدا باشد، اين ياد خدا در نفس آدمى رسوخ مىكند، و در ذهن نقش
مىبندد، و عوامل غفلت را از دل ريشهكن ساخته، باعث تقواى دينى مىشود كه خود
مظنه فلاح است، هم چنان كه فرموده:(وَ اتَّقُوا اللَّهَ
لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)[1].
[معناى
اينكه فرمود: بگو آنچه نزد خدا است بهتر از لهو و تجارت است ... ]
(وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً
...) كلمه انفضاض كه مصدر انفضوا است- به طورى
كه راغب[2] گفته- به
معناى شكسته شدن چيزى، و متلاشى شدن اجزاى آن است، و در مورد آيه استعاره شده براى
متفرق شدن مردم از محل نماز[3].
روايات
وارده از ائمه اهل بيت[4] (ع) و از
طرق اهل سنت[5] متفقند در
اينكه
[1] از خدا پروا كنيد شايد رستگار شويد سوره آل عمران آيه 200.
[3] شايد از اين تعبير بتوان نظريهاى را كه آيات كريمه قرآن و
احاديث در باره جامعه اسلامى دارد تاييد نموده و چنين استفاده كرد كه قرآن كريم
جامعه اسلامى را مانند يك ظرف و داراى يك وحدت على حده مىداند و متفرق شدن اين
جامعه را در بين نماز به منزله شكسته شدن آن ظرف و متلاشى شدن اجزائش به حساب
مىآورد- مترجم.