نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 353
بفرمايد حكم
فىء مخصوص فىء بنى النضير نيست، بلكه همه فىءها همين حكم را دارد.
(فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ)- يعنى قسمتى از فىء مخصوص خدا و
قسمتى از آن مخصوص رسول خدا است. و منظور از اينكه گفتيم مخصوص خداست، اين است كه
بايد زير نظر رسول خدا 6 در راه رضاى خدا صرف شود، و آنچه سهم رسول خدا است در
مصارف شخصى آن جناب مصرف مىشود. پس اينكه بعضى[1]
گفتهاند: ذكر نام خدا در بين صاحبان سهم تنها به منظور تبرك بوده سخن
درستى نيست، و نبايد بدان توجه كرد.
(وَ لِذِي الْقُرْبى)- منظور از ذى القربى، ذى القرباى
رسول خدا و دودمان آن جناب است، و معنا ندارد كه ما آن را به قرابت عموم مؤمنين
حمل كنيم- دقت فرماييد-. و مراد از كلمه يتامى ايتام فقيرند، نه مطلق
هر كودكى كه پدرش را از دست داده باشد. خواهى گفت: اگر منظور اين بود كافى بود
تنها مساكين را ذكر كنند، چون يتيم فقير هم مسكين است، جواب اين است كه: بله اين
سخن درست است، ليكن اين كه ايتام را جداگانه ذكر كرد براى اين بوده كه اهميت
رسيدگى به اين طايفه را برساند.
و
از ائمه اهل بيت (ع) روايت شده كه فرمودهاند: منظور از ذى القربى، اهل بيت، و
مراد از يتامى و مساكين و ابن السبيل هم يتيمان و مساكين و ابن السبيل آنها است.
(كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ)-
يعنى حكمى كه ما در باره مساله فىء كرديم، تنها براى اين بود كه اين گونه
درآمدها دولة ميان اغنياء نشود، و دولة چيزى را گويند كه
در بين مردم متداول است و دست به دست مىگردد.
(وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا)-
يعنى آنچه را كه رسول خدا 6 از فىء به شما مىدهد- هم چنان كه به هر يك از
مهاجرين و بعضى از اصحاب مقدارى داد- بگيريد، و آنچه نداد و شما را از آن نهى
فرمود شما هم دست برداريد، و مطالبه نكنيد، پس هرگز پيشنهاد نكنيد كه همه فىء را
در بين همه مؤمنان تقسيم كند. پس روشن شد كه چرا اينگونه غنيمتها را فىء ناميد و
چرا در آيه فرمود: امر آن را به رسول ارجاع داد، و معناى ارجاع دادن اين شد كه
بايد زير نظر آن جناب مصرف شود.
و
اين آيه با صرفنظر از سياقى كه دارد، شامل تمامى اوامر و نواهى رسول خدا 6
مىشود، و تنها منحصر به دادن و ندادن سهمى از فىء نيست، بلكه شامل همه اوامرى كه
مىكند و نواهيى كه صادر مىفرمايد هست.