نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 324
كه ضررش
دامنگير ديگران مىشود، و گناهان مربوط به حق الناس است كه مردم از آن متضرر و
متاذى مىشوند. و اين دو قسم هر دو از موارد معصيت اللَّه است. و سومى كه معصيت
الرسول باشد عبارت است از اعمالى كه مخالفت با خدا نيست، اعمالى كه از نظر شرع
جائز است، و رسول خدا 6 از طرف خداى تعالى در باره آنها نه امرى فرموده و نه نهيى
كرده، ليكن از طرف خودش و به منظور تامين مصالح امت دستورى صادر فرموده، مانند
نجوايى كه مشتمل بر معصيت خدا نيست، ليكن رسول خدا 6 كه ولى امت است، و از خود
امت اختياراتش در امور مربوط به امت بيشتر است، دستور داده كه از آن اجتناب ورزند.
بنا
بر اين، نجوى دو قسم مىتواند باشد، يكى اصل اين عمل، صرفنظر از اينكه معصيت خدا
باشد يا نباشد، كه آيه شريفه(الَّذِينَ نُهُوا عَنِ
النَّجْوى ثُمَّ يَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ) مرتكبين آن
را مذمت و توبيخ مىكرد، و مىفرمود كه مسلمين از اين عمل نهى شدهاند. و دوم آن
نجوايى كه مشتمل بر انواعى از گناهان باشد كه آيه مورد بحث از آن نهى و مرتكبين آن
را مذمت و توبيخ مىكند، و اين مرتكبين عبارتند از منافقين و بيماردلان از مؤمنين
كه بسيار نجوى مىكردند، و با اين عمل خود مؤمنين را ناراحت و اندوهگين مىساختند.
بعضى
از مفسرين[1] گفتهاند:
منافقين با يهوديان نجوى و رازگويى مىكردند، و با اين عمل خود مؤمنين را
اندوهگين، و ايجاد دلهره و فزع مىنمودند، و در تصميمهاى آنان وهن و سستى ايجاد
مىكردند. اما به نظر ما اين نظريه درست نيست، براى اينكه ظاهر آيه(الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى ...)، اين است
كه منظور مسلمين هستند، كه از نجوى نهى شدهاند.
(وَ إِذا جاؤُكَ حَيَّوْكَ بِما لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ)-
يعنى و چون نزد تو مىآيند درودى به تو مىفرستند كه خدا آن طور درودى به تو
نفرستاده، چون درود و تحيت خدا سلام است، كه تحيتى است مبارك و طيب، ولى آنها
(يهوديان) سلام نمىكردند، وقتى نزد رسول خدا 6 مىآمدند مىگفتند السام
عليك و كلمه سام به معناى مرگ است، و طورى وانمود مىكردند كه
گفتهاند: السلام عليك - اين نظريه جمعى از مفسرين است. ولى با ظاهر آيه
خيلى سازگار نيست، براى اينكه ضمير اذا جاءوك و حيوك به
موصولى برمىگردد كه در جمله(الَّذِينَ نُهُوا عَنِ
النَّجْوى) است، و خواننده توجه فرمود كه اين جمله به روشنى نمىتواند شامل
يهود باشد.