بعضى[2]
ديگر گفتهاند: منظور اين است كه: به آن محلى كه نور را تقسيم مىكردند بر گرديد،
و براى خود نورى بگيريد، و منافقين بدانجا برمىگردند، و اثرى از نور نمىيابند،
دو مرتبه به سراغ مؤمنين و مؤمنات مىآيند، اما به ديوارى بر مىخورند كه بين
ايشان و مؤمنين زده شده، و اين خود خدعهاى است از خداى تعالى، كه با منافقين
مىكند، همانطور كه منافقين در دنيا با خدا نيرنگ مىكردند، و قرآن در باره
نيرنگشان فرموده:(إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ
خادِعُهُمْ)[3].
[مقصود
از ديوارى كه بين منافقان و مؤمنان زده مىشود و مفاد اين تمثيل در بيان حال
منافقان در دنيا و آخرت]
(فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ
مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ) سور شهر به معناى ديوار
دور شهر است كه در قديم دور هر شهرى مىكشيدند، و ارتباط شهر را با خارج قطع
مىنمودند. و ضمير هم در جمله(فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ
بِسُورٍ)، به مؤمنين و منافقين هر دو برمىگردد، و معناى جمله اين است كه:
بين مؤمنين و منافقين ديوارى كشيده مىشود كه اين دو طايفه را از هم جدا مىكند، و
مانع ارتباط آن دو با يكديگر مىشود.
و
در اينكه اين ديوار چيست؟
بعضى[4]
از مفسرين گفتهاند: اعراف است. اين احتمال بعيدى نيست هم چنان كه ما نيز در تفسير
آيه شريفه(وَ بَيْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ
...)[5]
اين احتمال را داديم.
و
بعضى[6] ديگر
منظور از آن ديوار را غير اعراف دانستهاند.
و
معناى اينكه فرمود: له باب اين است كه: ديوار مذكور درى دارد، و اين،
در حقيقت تشبيهى است از حالى كه منافقين در دنيا داشتند، چون منافقين در دنيا با
مؤمنين
[1] روزى كه بساط خلقت برچيده مىشود و قيامت بپا مىگردد، و
دعوت به سجود مىشوند، اما نمىتوانند سجده كنند ... و همينها بودند كه در دنيا
در حالى كه سالم بودند و مىتوانستند سجده كنند وقتى به سجده دعوت مىشدند امتناع
مىورزيدند. سوره قلم، آيه 42 و 43.