responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 274

در نتيجه راه را مى‌بينند، و هر جا آن نور رفت مى‌روند تا به مقامات عاليه خود برسند، و اما منافقين و منافقات كه فرو رفته در ظلمتند نمى‌توانند راه خود را طى كنند، و نمى‌دانند به كدام طرف بروند. (و نكته مهمى كه از آيه استفاده مى‌شود اين است كه: اين دو طايفه كه يكى غرق در نور و ديگرى غرق در ظلمت است در قيامت با همند)، منافقين همانطور كه در دنيا با مؤمنين و در بين آنان بودند، و بلكه مردم آنان را جزو مؤمنين مى‌شمردند، در قيامت نيز با مؤمنين هستند، اما مؤمنين و مؤمنات پيش مى‌روند، و به سوى بهشت راه خود را پيش مى‌گيرند، و منافقين و منافقات در ظلمتى كه از هر سو احاطه‌شان كرده عقب مى‌مانند، از مؤمنين و مؤمنات درخواست مى‌كنند قدرى مهلتشان دهند، و در انتظارشان بايستند تا ايشان هم برسند، و مختصرى از نور آنان گرفته راه پيش پاى خود را با آن روشن سازند.

(قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً)- به ايشان گفته مى‌شود به دنيا برگرديد، و براى خود نورى به دست آوريد، گوينده اين پاسخ يا ملائكه‌اند. و يا طايفه‌اى از بزرگان و نخبگان مؤمنين از قبيل اصحاب اعراف.

به هر حال از هر كه باشد به اذن خدا و از طرف او است و خطاب به اينكه به وراى خود برگرديد و نورى جستجو نماييد به قول بعضى‌[1] از مفسرين خطابى است طعنه‌آميز و استهزايى، و اين عكس العمل همان استهزايى است كه در دنيا به مؤمنين مى‌كردند، و بنا به گفته اين مفسرين به نظر روشن‌تر چنين مى‌رسد كه: مراد از كلمه وراء دنيا باشد، و حاصل معنا اين باشد كه: به دنيايى كه پشت سر گذاشتيد، و در آن هر چه كرديد بر اساس نفاق كرديد، برگرديد، و از آن اعمالى كه مى‌كرديد نورى بگيريد، چون نور امروز كه روز قيامت است يا از اعمال است، و يا از ايمان، و شما در دنيا نه ايمان داشتيد و نه عمل.

البته ممكن است همين وجه را طور ديگرى توجيه كرد كه هم وجهى جداگانه باشد، و هم مشتمل بر استهزا نباشد، به اينكه بگوييم: جمله ارجعوا امر مى‌كند به اينكه به دنيا برگردند، و در آنجا ايمان واقعى و اعمال صالح كسب بكنند، و ليكن نمى‌توانند برگردند، در نتيجه گوينده نمى‌خواهد منافقين و منافقات را استهزا كند، بلكه مى‌خواهد بگويد: كار از كار گذشته و دستتان بجايى بند نيست.

هم چنان كه نظير اين امر در آيه زير كه آن نيز مربوط به قيامت است آمده، مى‌فرمايد:

( يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُونَ‌) ...


[1] روح المعانى، ج 27، ص 176.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 274
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست