نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 271
و در باره
كلمه اجر راغب گفته: كلمه اجر و اجرت عبارت است از پاداش و ثوابى كه
در مقابل عمل ما به خودمان برمىگردد، حال چه اينكه دنيايى باشد (مانند اجرت خياطت
و زراعت و امثال اينها)، و يا اجر اخروى باشد. و سپس اضافه مىكند كه اين كلمه جز
در مورد سود و فايده استعمال نمىشود، يعنى اثر بدى كه از عمل بد من عايدم مىشود
اجر ناميده نمىشود، به خلاف كلمه جزا كه هم در نفع بكار مىرود، و هم
در ضرر، (هم عذاب دوزخ را جزاى تبهكاران مىنامند، و هم نعيم بهشت را جزاى
نيكوكاران)- اين بود خلاصه گفتار وى[1].
[توضيحى
در باره اجر دادن خدا به بنده و اينكه اجرى كه خدا در مقابل عمل عبد مىدهد تفضلى
است از او عز و جل]
البته
در مورد عطاياى خدايى بايد دانست كه آنچه خدا به عنوان پاداش در برابر اعمال خير
به بندگان مىدهد تفضلى است از او، نه اينكه بنده از او طلبكار و مستحق آن باشد،
چون عبد و آنچه مىكند همه ملك طلق خداى سبحان است، ملكى كه قابل نقل و انتقال
نيست، (ملكى كه بعد از تمليك به غير، باز باقى است)، چيزى كه هست خداى تعالى خودش
به اعتبار قانونى، عبد را مالك اجر و ثواب اعتبار كرده، و او را نخست مالك عمل خود
و سپس مالك آثار عمل خويش از قبيل كيفر و پاداش دانسته، و اين معنا با اينكه مالك
عبد و عمل خود او است، تفضل ديگرى است از او، آن گاه از ميان همه اعمال عبد آنچه
محبوب او است و خير است انتخاب نموده، وعده ثوابى در برابرش داده، و اين ثواب را
خود او اجر خوانده (با اينكه در واقع اجر و جزا نيست) و اين هم تفضل ديگرى است از
او، چون خود خداى تعالى از اينگونه اعمال عبد استفاده نمىكند، نه در دنيا و نه در
آخرت، بلكه تنها خود عبد است كه از پاداش اعمال نيكش بهرهمند مىشود، مع ذلك
پاداش آن را اجر خوانده و فرموده:(لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا
مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ)[2]، و
نيز فرموده:(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ
أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ)[3] و
در جايى ديگر بعد از توصيف بهشت و نعيم آن مىفرمايد:(إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً)[4]، و
از سوى ديگر همين كه اين تفضل خود را شكرى از ناحيه