responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 206

[موارد استعمال كلمه قرب و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه‌ترين طبقات اهل سعادتند]

(أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ) اشاره با كلمه اولئك به سابقين است، و جمله اولئك المقربون مبتدا و خبر، و جمله‌اى استينافى و ابتدايى است و ربطى به ما قبل ندارد.

ولى بعضى‌[1] از مفسرين گفته‌اند: جمله مذكور كه مركب از مبتدا و خبر است، خود خبرى است براى كلمه سابقون.

بعضى‌[2] ديگر گفته‌اند: اولئك مبتدا، و مقربون صفت آن، و خبرش جمله فى جنات النعيم است، (بنا بر اينكه مبتدا و خبر باشد معنايش اين مى‌شود كه اينان مقربان درگاه خدايند، و در جنات نعيم هستند، و بنا بر وجه دوم معنايش اين مى‌شود كه سابقون همين مقربين هستند كه در جنات نعيمند. و بنا بر وجه سوم معنايش اين مى‌شود كه اين مقربين در جنات نعيمند)، ولى از اين سه احتمال اولين وجه از نظر سياق كه نخست مردم را سه قسم مى‌كند، و سپس مال كار هر يك را به تفصيل شرح مى‌دهد سازگارتر و موجه‌تر است‌[3].

و مساله قرب و بعد دو معناى نسبى هستند كه اجسام به حسب نسبت مكانى به آن دو متصف مى‌شوند، (مى‌گوييم فلان چيز به ما نزديك و آن ديگرى از ما دور است)، ولى در استعمال آن توسعه‌اى داده، در زمان و غير زمان هم استعمال كرده‌اند، مثلا مى‌گويند فردا به امروز نزديك‌تر است تا پس فردا، و يا مى‌گويند عدد چهار به عدد سه نزديك‌تر است تا عدد پنج، و يا رنگ سبز به رنگ سياه نزديك‌تر از رنگ قرمز است، و باز توسعه بيشترى به استعمال آن داده، از اجسام و جسمانيات تجاوز كرده معانى و حقايق را هم با آن دو توصيف كرده‌اند (مثلا فرموده‌اند مسلمان بخيل دورتر از كافر سخى است به نجات، و به عكس كافر سخى نزديك‌تر به نجات است از مسلمان بخيل).

حتى كلمه قرب در مورد خداى تعالى به خاطر احاطه‌اى كه به هر چيز دارد، استعمال شده، خود خداى تعالى فرموده:(وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ)[4] و يا فرموده:


[1] ( 1 و 2) تفسير ابى السعود، ج 8، ص 190.

[2] ( 1 و 2) تفسير ابى السعود، ج 8، ص 190.

[3] چون گفتيم از جمله مورد بحث شروع به تفصيل مال كار هر يك از آن سه طايفه شده، پس بايد جمله را استينافى و ابتدايى گرفت، كه وجه اول هم همين است، به خلاف وجه دوم كه جمله را خبر براى مبتدايى مى‌گرفت، كه در فراز قبل قرار داشت، و به خلاف وجه سوم كه آن نيز جمله را تتمه مطلبى مى‌گرفت كه گويا قبلا آغاز شده. مترجم .

[4] و چون بندگانم سراغ مرا از تو مى‌گيرند من نزديكم. سوره بقره، آيه 186.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 206
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست