نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 195
دارند (9).
سوم
آنهايى كه در دنيا به سوى خيرات و در آخرت به سوى مغفرت و رحمت سبقت مىگيرند
(10).
بيان
آيات
اين
سوره، قيامت كبرى را كه در آن مردم دوباره زنده مىشوند و به حسابشان رسيدگى شده
جزا داده مىشوند شرح مىدهد، نخست مقدارى از حوادث هول انگيز آن را ذكر مىكند،
حوادث نزديكتر به زندگى دنيايى انسان، و نزديكتر به زمينى كه در آن زندگى
مىكرده، مىفرمايد: اوضاع و احوال زمين دگرگون مىشود و زمين بالا و پايين و زير
و رو مىگردد، زلزله بسيار سهمگين زمين كوهها را متلاشى، و چون غبار مىسازد، آن
گاه مردم را به طور فهرستوار به سه دسته سابقين و اصحاب يمين و اصحاب شمال، تقسيم
نموده، سرانجام كار هر يك را بيان مىكند.
آن
گاه عليه اصحاب شمال كه منكر ربوبيت خداى تعالى و مساله معاد و تكذيب كننده قرآنند
كه بشر را به توحيد و ايمان به معاد دعوت مىكند استدلال نموده، در آخر گفتار را
با يادآورى حالت احتضار و فرا رسيدن مرگ و سه دسته شدن مردم خاتمه مىدهد.
و
اين سوره به شهادت مضمون و سياق آياتش در مكه نازل شده است.
[وجه
اينكه از قيامت به واقعه تعبير فرمود]
(إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ)وقوع حادثه عبارت است از حدوث و
پديد آمدن آن، و كلمه واقعه صفتى است كه هر حادثهاى را با آن توصيف
مىكنند، (مىگويند: واقعهاى رخ داده، يعنى حادثهاى پديد شده) و مراد از
واقعه در آيه مورد بحث واقعه قيامت است، و اگر در اينجا به طور مطلق و بدون
بيان آمده، و نفرموده آن واقعه چيست، تنها فرموده: چون واقعه رخ
مىدهد مثل اينكه شما بگوييد: هر وقت زيد آمد چنين و چنان كن ،
بدين جهت بوده كه بفهماند واقعه قيامت آن قدر معروف است كه توضيح آن و ذكر موصوفش
مثل اين مىماند كه در مثال بالا بگويى هر وقت زيد بقال آمد چنين و چنان
كن با اينكه شنونده شما زيد را به خوبى مىشناسد، و به همين جهت است كه
گفتهاند: اصلا كلمه واقعه يكى از نامهاى قيامت است، كه قرآن اين
نامگذارى را كرده، هم چنان كه نامهاى ديگرى چون حاقة ، و قارعة ،
و غاشية بر آن نهاده است.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 195